جدول جو
جدول جو

معنی سودخر - جستجوی لغت در جدول جو

سودخر
(خَ)
دهی است از دهستان مرکزی بخش فریمان شهرستان مشهد. دارای 206 تن سکنه. آب آن از قنات و محصول آنجا غلات و چغندر است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(سَ خِ)
کشتیهای باد موافق یافته. (منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(گُ سِ)
رباخور. (ناظم الاطباء) : دید یکی سودخور نامش لاوی نشسته. (دیاتسارون ص 52). با سودخوران وبا گنهکاران میخورد و می آشامد. (دیاتسارون ص 52)
لغت نامه دهخدا
تصویری از سودخور
تصویر سودخور
((خُ))
رباخوار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سودبر
تصویر سودبر
ذینفع
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سودار
تصویر سودار
ارفاقی
فرهنگ واژه فارسی سره
رباخوار، سودخوار، نزول خور
متضاد: سودده، نزول ده
فرهنگ واژه مترادف متضاد