جدول جو
جدول جو

معنی سوختگی - جستجوی لغت در جدول جو

سوختگی
حالت سوخته بودن
تصویری از سوختگی
تصویر سوختگی
فرهنگ لغت هوشیار
سوختگی
حالت سوخته شدن یا سوخته بودن، در پزشکی آسیب بافت پوست ناشی مواد سوختنی و برحسب وسعت و عمق سوختگی به سه درجه تقسیم می شود که درجۀ سوم شدیدترین و خطرناکترین آن است و عفونت و مرگ را به همراه دارد
تصویری از سوختگی
تصویر سوختگی
فرهنگ فارسی عمید
سوختگی
((تَ یا تِ))
عمل سوخته شدن، درد و مصیبتی که عارض شخص شود، اذیت و صدمه ای که به دل وارد آید
تصویری از سوختگی
تصویر سوختگی
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دلسوختگی
تصویر دلسوختگی
حالت و کیفیت دلسوخته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ساختگی
تصویر ساختگی
مصنوعی، تقلبی، کذایی، جعلی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ساختگی
تصویر ساختگی
چگونگی و کیفیت ساخته، ساخته بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سوختنی
تصویر سوختنی
قابل سوختن لایق سوختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سوختنی
تصویر سوختنی
قابل سوختن، درخور سوختن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ساختگی
تصویر ساختگی
چیز جعلی و مصنوعی، آمادگی و آراستگی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ساختگی
تصویر ساختگی
((تَ یا تِ))
مجهز بودن، آمادگی، مصنوعی، تقلبی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سوختنی
تصویر سوختنی
قابل سوختن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ساختگی
تصویر ساختگی
Affected, Factitious, Feigned, Fictitious
دیکشنری فارسی به انگلیسی
затронутый , искусственный , притворный , вымышленный
دیکشنری فارسی به روسی
betroffen, künstlich, vorgetäuscht, fiktiv
دیکشنری فارسی به آلمانی
уражений , штучний , удаваний , вигаданий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
dotknięty, sztuczny, udawany, fikcyjny
دیکشنری فارسی به لهستانی
受影响的 , 人工的 , 假装的 , 虚假的
دیکشنری فارسی به چینی
afetado, fictício, fingido
دیکشنری فارسی به پرتغالی
colpito, fittizio, finto
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
afectado, ficticio, fingido
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
affecté, factice, feint, fictif
دیکشنری فارسی به فرانسوی
getroffen, kunstmatig, gefingeerd, fictief
دیکشنری فارسی به هلندی
प्रभावित , कृत्रिम , दिखावा , काल्पनिक
دیکشنری فارسی به هندی
terpengaruh, buatan, pura-pura, palsu
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
متصنّعٌ , صارفٌ , مزعومٌ , مزيّفٌ
دیکشنری فارسی به عربی
영향을 받은 , 인공의 , 가짜의 , 가공의
دیکشنری فارسی به کره ای
מושפע , מלאכותי , מזויף , בדיוני
دیکشنری فارسی به عبری
影響された , 人工の , 偽りの , 架空の
دیکشنری فارسی به ژاپنی
etkilenmiş, yapay, sahte, uydurma
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
aliyeathirika, bandia, ya kubuni
دیکشنری فارسی به سواحیلی
ได้รับผลกระทบ , เทียม , ปลอม , สมมติ
دیکشنری فارسی به تایلندی
প্রভাবিত , কৃত্রিম , ভান করা , কাল্পনিক
دیکشنری فارسی به بنگالی
متاثرہ , ساختی , جھوٹا , مصنوعی
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از سختگی
تصویر سختگی
صلابت و درشتی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آویختگی
تصویر آویختگی
کیفیت و حالت آویخته
فرهنگ لغت هوشیار