جدول جو
جدول جو

معنی سوختال - جستجوی لغت در جدول جو

سوختال
نامی است که در کتول به سرخدار دهند. سخدار. سرخه دار. رجوع به سرخدار و دیوآلبالو شود. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سوختنی
تصویر سوختنی
قابل سوختن، درخور سوختن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سوختگی
تصویر سوختگی
حالت سوخته شدن یا سوخته بودن، در پزشکی آسیب بافت پوست ناشی مواد سوختنی و برحسب وسعت و عمق سوختگی به سه درجه تقسیم می شود که درجۀ سوم شدیدترین و خطرناکترین آن است و عفونت و مرگ را به همراه دارد
فرهنگ فارسی عمید
(تَ)
آنچه لایق سوختن باشد. آنچه درخور سوختن باشد:
ای سوختۀ سوختۀ سوختنی
ای آتش دوزخ از تو افروختنی.
(منسوب به خیام).
خار کو مادر گلبرگ طری است
زآنکه آزار کند سوختنی است.
سلمان ساوجی.
- امثال:
در مسجد نه کندنی است نه سوختنی است
لغت نامه دهخدا
(سُ خَ)
تثنیۀ سنخ. دو قامت. (منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(تَ / تِ)
حرق. (السامی) (دهار). حاصل عمل سوختن:
زآن سوختگی که در جگر داشت
لیلی ز شرار او خبر داشت.
نظامی.
و ماءالشعیر... سود دارد بطلی سوختگی... را. (نوروزنامه).
- سوختگی نفس، تنگی دم که در حبس دم و دویدن پیدا آید. (غیاث).
، عیبی از عیوب زمرد است. (جواهرنامه)
لغت نامه دهخدا
تصویری از سوختگی
تصویر سوختگی
حالت سوخته بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توختار
تصویر توختار
وفا کننده به عهد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سوختنی
تصویر سوختنی
قابل سوختن لایق سوختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سوختنی
تصویر سوختنی
قابل سوختن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سوختگی
تصویر سوختگی
((تَ یا تِ))
عمل سوخته شدن، درد و مصیبتی که عارض شخص شود، اذیت و صدمه ای که به دل وارد آید
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ساختار
تصویر ساختار
چگونگی ساختمان چیزی، ترتیب اجزا و بخش های یک جسم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ساختار
تصویر ساختار
استراکچر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ساختار
تصویر ساختار
بناءٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از ساختار
تصویر ساختار
Structure
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ساختار
تصویر ساختار
structure
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از ساختار
تصویر ساختار
ڈھانچہ
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از ساختار
تصویر ساختار
muundo
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از ساختار
تصویر ساختار
โครงสร้าง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از ساختار
تصویر ساختار
গঠন
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از ساختار
تصویر ساختار
מִבְנֶה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از ساختار
تصویر ساختار
構造
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از ساختار
تصویر ساختار
structuur
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از ساختار
تصویر ساختار
구조
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از ساختار
تصویر ساختار
struktur
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از ساختار
تصویر ساختار
संरचना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از ساختار
تصویر ساختار
estructura
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از ساختار
تصویر ساختار
estrutura
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ساختار
تصویر ساختار
结构
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از ساختار
تصویر ساختار
struktura
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ساختار
تصویر ساختار
структура
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ساختار
تصویر ساختار
Struktur
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ساختار
تصویر ساختار
структура
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ساختار
تصویر ساختار
struttura
دیکشنری فارسی به ایتالیایی