جدول جو
جدول جو

معنی سوالف - جستجوی لغت در جدول جو

سوالف
ماضی، متقدم، گذشته، پیش رفته، پیشین، جمع واژۀ سالفه، جمع واژۀ سالف
تصویری از سوالف
تصویر سوالف
فرهنگ فارسی عمید
سوالف
(سَ لِ)
جمع واژۀ سالفه. (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (غیاث اللغات) : و مقدمات عهود و سوالف مواثیق را طلیعۀ آن کرد. (کلیله و دمنه)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سوال
تصویر سوال
پرسش، طلب کردن، درخواست کردن، درخواست، گدایی
سؤال و جواب: پرسش و پاسخ، در ادبیات در فن بدیع شاعر در یک یا چند بیت مضمونی را به طریق سؤال و جواب بیان کند، مراجعه برای مثال گفتم غم تو دارم گفتا غمت سرآید / گفتم که ماه من شو گفتا اگر برآید (حافظ - ۴۷۰)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سالف
تصویر سالف
ماضی، متقدم، گذشته، پیش رفته، پیشین
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از موالف
تصویر موالف
الفت گیرنده
فرهنگ فارسی عمید
(کَ لِ)
دوایی است که آن را بادآورد گویند و به عربی شوکهالبیضا خوانند. (برهان) (ناظم الاطباء) (آنندراج). بادآورد. (تحفۀ حکیم مؤمن). و رجوع به بادآورد شود
لغت نامه دهخدا
(سَ لِ)
جمع واژۀ سالبه. (اقرب الموارد) (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(سَ لِ)
جمع واژۀ سالخ. (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(سَ لِ)
سلسلۀ کوهستانی در آسیای مرکزی مابین چین و هندوستان که جبال هیمالیا نیز گویند و مرتفعترین نقاط این جبال دارای 8840 گز ارتفاع است. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(سَ ءِ)
جمع واژۀ سائفه. رجوع به سائفه شود
لغت نامه دهخدا
(لِ)
نام درختچه ای است که در درفک ومنجیل به سیاه آل دهند. (جنگل شناسی ساعی ج 2 ص 260)
لغت نامه دهخدا
(اَ لِ)
جمع واژۀ آلفه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء).
- اوالف طیر، پرندگان که بخانه ای الفت گیرند. رجوع به آلفه شود
لغت نامه دهخدا
(خَ لِ)
زنان. (منتهی الارب) (از تاج العروس). منه قوله تعالی: رضوا بان یکونوا مع الخوالف. (قرآن 87/9) ، زمینهایی که نرویاند مگر پس تر از همه زمینها. (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب) ، در منطق کلمه ای است که اهل نحو آنرا اسماء مبهمه و مضمره گویند چون من، تو، او. (یادداشت بخط مؤلف). منه: ماادری ای الخوالف هو، نمیدانم کدام کس است او، جمع واژۀ خالفه. رجوع به خالفه شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از سالف
تصویر سالف
پیش رفته، متقدم
فرهنگ لغت هوشیار
جمع خالفه، گولان، سخنان تباه، ستون های خرگاه، زنان، زمین های دیر سبز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سواف
تصویر سواف
مرگا مرگ، ستور میری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اوالف
تصویر اوالف
به گونه رمن مرغان خانگی
فرهنگ لغت هوشیار
جمع سالمه، بی آک ها درستها جمع سالمه بی عیبها بی نقصها، بی زحافها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سوالک
تصویر سوالک
پرسشک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کوالف
تصویر کوالف
باد آورد از گیاهان بادآورد
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مالف، خوی انگیزان خوگیر خویگیر، همامنگ و نام گوشه ای از همایون درخنیای ایرانی الفت گیرنده انس گیرنده مقابل مجانب: ... و استرضا جوانب از موالف و مجانب واقارب و اباعد وموالی و معاند... باتمام رسانید، هماهنگ، نوایی است از موسیقی ایرانی گوشه ای از همایون. دوست و رفیق شونده، خوگرفته باو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سوال
تصویر سوال
((سُ))
پرسش، درخواست، تقاضا، جمع سؤالات
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سالف
تصویر سالف
((لِ))
گذشته، پیشین، پیش رفته
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سوال
تصویر سوال
پرسش
فرهنگ واژه فارسی سره
الفت گیرنده، انس گیرنده
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از سوال
تصویر سوال
Question
دیکشنری فارسی به انگلیسی
پرسشگر، مشکوک
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از سوال
تصویر سوال
вопрос
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از سوال
تصویر سوال
Frage
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از سوال
تصویر سوال
питання
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از سوال
تصویر سوال
pytanie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از سوال
تصویر سوال
问题
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از سوال
تصویر سوال
pergunta
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از سوال
تصویر سوال
domanda
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از سوال
تصویر سوال
pregunta
دیکشنری فارسی به اسپانیایی