- سهمیه
- بهره
معنی سهمیه - جستجوی لغت در جدول جو
- سهمیه
- از ساخته های فراطی گویان بهره مونث سهمی مقداری از چیزی که نصیب و سهم کسی شود
- سهمیه ((سَ یِّ))
- منسوب به سهم، مقدار و چیزی که نصیب و سهم کسی شود
- سهمیه
- Allotment
- سهمیه
- распределение
- سهمیه
- Zuteilung
- سهمیه
- виділення
- سهمیه
- przydział
- سهمیه
- alocação
- سهمیه
- assegnazione
- سهمیه
- asignación
- سهمیه
- lotissement
- سهمیه
- toewijzing
- سهمیه
- आवंटन
- سهمیه
- alokasi
- سهمیه
- حصّةٌ
- سهمیه
- חלוקה
- سهمیه
- การแบ่งปัน
- سهمیه
- বরাদ্দ
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مونث سامی، عالی، بلند، بلندپایه، بلند مرتبه
وهمیه در فارسی مونث وهمی پنداره ای سمرادین مونث وهمی، جمع وهمیات
مونث سمی زهر آلود، جمع سمیات
کمانی زبانزد هندسه گونه ای چنبره (منحنی) که به کمان کشیده همانند است منسوب به سهم، یا شلجمی شکلی که هر نقطه آن از یک نقطه ثابت به نام کانون و یک خط ثابت به نام هادی به یک فاصله میباشد
بهره، خویشاوندی