جدول جو
جدول جو

معنی سنگینی - جستجوی لغت در جدول جو

سنگینی
سنگین بودن، گرانی، ثقل، کنایه از وقار، متانت
تصویری از سنگینی
تصویر سنگینی
فرهنگ فارسی عمید
سنگینی
(سَ)
ثقل. گرانی. وزن و گرانی. ثقالت. ضد سبکی، آهستگی. وقار، جمود، صلابت، کابوس، اشتداد، ناخوشی، ناپسندی. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
سنگینی
سنگین بودن گرانی وزن ثقل. یا سنگنی گوش. ثقل سامعه کری
تصویری از سنگینی
تصویر سنگینی
فرهنگ لغت هوشیار
سنگینی
وزن
تصویری از سنگینی
تصویر سنگینی
فرهنگ واژه فارسی سره
سنگینی
ثقل، گرانی، وزن
متضاد: سبکی، متانت، وقار
متضاد: جلفی، سبکی، دشواری، تحمل ناپذیری، فشردگی، غلظت، دیرهضمی، بدگواری، تلخی، ناروایی، گرانی، پرهزینگی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
سنگینی
ثقلٌ
تصویری از سنگینی
تصویر سنگینی
دیکشنری فارسی به عربی
سنگینی
Heaviness
تصویری از سنگینی
تصویر سنگینی
دیکشنری فارسی به انگلیسی
سنگینی
lourdeur
تصویری از سنگینی
تصویر سنگینی
دیکشنری فارسی به فرانسوی
سنگینی
peso
تصویری از سنگینی
تصویر سنگینی
دیکشنری فارسی به پرتغالی
سنگینی
وزن
تصویری از سنگینی
تصویر سنگینی
دیکشنری فارسی به اردو
سنگینی
тяжесть
تصویری از سنگینی
تصویر سنگینی
دیکشنری فارسی به روسی
سنگینی
Schwere
تصویری از سنگینی
تصویر سنگینی
دیکشنری فارسی به آلمانی
سنگینی
тяжкість
تصویری از سنگینی
تصویر سنگینی
دیکشنری فارسی به اوکراینی
سنگینی
waga
تصویری از سنگینی
تصویر سنگینی
دیکشنری فارسی به لهستانی
سنگینی
شدّت، جدّیّت
دیکشنری اردو به فارسی
سنگینی
ওজন
تصویری از سنگینی
تصویر سنگینی
دیکشنری فارسی به بنگالی
سنگینی
peso
تصویری از سنگینی
تصویر سنگینی
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
سنگینی
น้ำหนัก
تصویری از سنگینی
تصویر سنگینی
دیکشنری فارسی به تایلندی
سنگینی
uzito
تصویری از سنگینی
تصویر سنگینی
دیکشنری فارسی به سواحیلی
سنگینی
ağırlık
تصویری از سنگینی
تصویر سنگینی
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
سنگینی
重さ
تصویری از سنگینی
تصویر سنگینی
دیکشنری فارسی به ژاپنی
سنگینی
تصویری از سنگینی
تصویر سنگینی
دیکشنری فارسی به چینی
سنگینی
무게
تصویری از سنگینی
تصویر سنگینی
دیکشنری فارسی به کره ای
سنگینی
berat
تصویری از سنگینی
تصویر سنگینی
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
سنگینی
भारीपन
تصویری از سنگینی
تصویر سنگینی
دیکشنری فارسی به هندی
سنگینی
gewicht
تصویری از سنگینی
تصویر سنگینی
دیکشنری فارسی به هلندی
سنگینی
pesadez
تصویری از سنگینی
تصویر سنگینی
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
سنگینی
משקל
تصویری از سنگینی
تصویر سنگینی
دیکشنری فارسی به عبری

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(نَ)
ننگین بودن. صفت ننگین. رجوع به ننگین شود
لغت نامه دهخدا
(سَ نَ / نِ)
از سنگ ساخته شده. سنگین:
رزبان آمد با حمیت و با کینه
خونشان افکند اندر خم سنگینه.
منوچهری
لغت نامه دهخدا
تصویری از سنگین
تصویر سنگین
سخت، باوقار، صلب، ثقیل، وزین، گرانبها، قیمتی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سنگچینی
تصویر سنگچینی
محصور کردن محلی با سنگهای درشت و خرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سنگین
تصویر سنگین
((سَ))
از جنس سنگ، ثقیل، گران، باوقار، اثری هنری که فهمیدنش بر هر کسی ممکن نباشد
فرهنگ فارسی معین
از جنس سنگ، سنگی
متضاد: آهنی، گلی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
رنگین بودن، رنگ
دیکشنری اردو به فارسی