جدول جو
جدول جو

معنی سنگدن - جستجوی لغت در جدول جو

سنگدن
سنگ دان، چینه دان پرندگان
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سنگدل
تصویر سنگدل
بی رحم، سخت دل، دل سخت، ستمگر، ظالم، بیدادگر، جبّار، ستمکار، گرداس، جائر، ستم کیش، ظلم پیشه، جفا پیشه
فرهنگ فارسی عمید
عضوی از بدن پرندگان که بعد از چینه دان قرار دارد و دانه ها در آنجا با شن ریزه هایی که خورده شده آسیا و نرم می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سنگین
تصویر سنگین
ساخته شده از سنگ، مقابل سبک، گران، ثقیل، وزین، کنایه از باوقار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سنگین
تصویر سنگین
سخت، باوقار، صلب، ثقیل، وزین، گرانبها، قیمتی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سنگدل
تصویر سنگدل
بی رحم، بی مروت، دل سنگ
فرهنگ لغت هوشیار
عضو عضلانی که دارای الیاف ماهیچه ای قوی و سخت جهت خرد کردن دانه ها و دیگر مواد غذائی پرندگان در مسیر مری پس از چینه دان و قبل از معده اصلی قرار دارد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سنگین
تصویر سنگین
((سَ))
از جنس سنگ، ثقیل، گران، باوقار، اثری هنری که فهمیدنش بر هر کسی ممکن نباشد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سنگدل
تصویر سنگدل
((~. دِ))
کنایه از بی رحم
فرهنگ فارسی معین
بخشی از لوله گوارش پرندگان و بسیاری از مهره داران که دارای الیاف ماهیچه ای قوی و سخت است جهت خرد کردن مواد غذایی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سنگدل
تصویر سنگدل
قسی القلب، بی احساس، بی رحم
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سنگین
تصویر سنگین
ثقيلٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از سنگین
تصویر سنگین
Onerous, Ponderous, Stodgy, Unwieldy, Weighty, Heavy, Hefty
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از سنگین
تصویر سنگین
lourd, onéreux, ponderous, encombrant
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از سنگین
تصویر سنگین
بھاری , کٹھن , بھاری , بھاری
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از سنگین
تصویر سنگین
ভারী , কঠিন , অপ্রচলিত
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از سنگین
تصویر سنگین
หนัก , ยากลำบาก , หนัก , ยากที่จะจัดการ , หนัก
دیکشنری فارسی به تایلندی
بحرانی، جدّی
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از سنگین
تصویر سنگین
nzito, mzito, isiyotumika
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از سنگین
تصویر سنگین
ağır, zahmetli, kullanışsız
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از سنگین
تصویر سنگین
무거운 , 힘든 , 다루기 힘든
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از سنگین
تصویر سنگین
重い , 厄介な , 扱いにくい
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از سنگین
تصویر سنگین
כבד , קשה , מסורבל
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از سنگین
تصویر سنگین
pesado, oneroso, ponderoso, incômodo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از سنگین
تصویر سنگین
berat, sulit diatur
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از سنگین
تصویر سنگین
भारी , कठिन , असुविधाजनक
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از سنگین
تصویر سنگین
zwaar, log, ongemakkelijk
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از سنگین
تصویر سنگین
pesado, oneroso, ponderoso, engorroso
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از سنگین
تصویر سنگین
pesante, oneroso, ponderoso, ingombrante
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از سنگین
تصویر سنگین
重的 , 繁重的 , 笨重的 , 沉重的 , 难以处理的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از سنگین
تصویر سنگین
ciężki, uciążliwy, niewygodny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از سنگین
تصویر سنگین
важкий , незручний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از سنگین
تصویر سنگین
schwer, gewichtig, beschwerlich, schwerfällig, unhandlich
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از سنگین
تصویر سنگین
тяжелый , громоздкий , обременительный , тяжёлый , тяжёлый , неудобный , тяжелый
دیکشنری فارسی به روسی
بی رحم، دلچسب
دیکشنری اردو به فارسی