جدول جو
جدول جو

معنی سنوسی - جستجوی لغت در جدول جو

سنوسی
(سَ)
محمد بن علی بن سنوس (1202- 1276 هجری قمری). مشهور به سنوسی الخطابی الحسنی الادریسی. مؤسس و پیشوای طریقۀ سنوسیۀ اول. او راست: الکواکب الدریه فی اوائل الکتب الاثریه. التحفه فی اوائل الکتب الشریفه. (اعلام زرکلی ج 3 ص 954)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سنوی
تصویر سنوی
سالیانه، سالانه، جیره یا مزد یا درآمدی که در هر سال به کسی برسد
فرهنگ فارسی عمید
(سِ)
یکی از سرداران سپاه اسکندر مقدونی که در لشکرکشی با داریوش فرماندهی سپاه را به عهده داشت. رجوع به فهرست اعلام ایران باستان شود
لغت نامه دهخدا
(اَ رِ ؟)
از فارابی، شاید مصحف ارسطوخنس. فیلسوف و موسیقی دان یونانی، متولد در تارانت در حدود 350 قبل از میلاد وی تلمیذ اریست بود و بتقلید سوئیداس 453 تألیف کرد که از آن میان فقط ((ایقاعات)) قدیمترین بحث موسیقی تا کنون شناخته شده و نیز قطعه ای در باب ((وزن)) بما رسیده است. بنظر میرسد که وی منکر بقای عقل فعال بود. او را متهم کرده اند که به ارسطو و افلاطون و سقراط تهمت هائی شرم آور زده است، چه ارسطو تئوفرسطس را بر وی ترجیح داده بوده است
لغت نامه دهخدا
(سَ)
محمد بن یوسف بن عمر بن شعیب سنوسی حسنی (832- 895 هجری قمری). ملقب به ابوعبدالله. او را تصانیف بسیاری است. از جمله: 1 -شرح صحیح بخاری. 2- شرح مقدمات جبر و مقابله ابن یاسمین. 3- شرح جمل خونجی در منطق. 4- تفسیر سورۀ ص و مابعد آن. 5- عقیدۀ اهل توحید که عقیدهالکبری نامند. 6- ام البراهین که عقیده الصغری نامند. 7- شرح الاّجرومیه در نحو. 8- مسالۀ در طب. 9- شرح لامیۀ الجزائری در توحید. 10- الوسطی در توحید. 11- مقدمات در توحید. 12- شرح صغری الصغری در توحید. 13 -نصره الفقیر در وعظ. (از اعلام زرکلی ج 3 ص 1007)
لغت نامه دهخدا
پارچه ای که از پنبه و ابریشم بافند، (ناظم الاطباء)، پارچه ای است محرمات و چارخانه و ریزخط، (لغات دیوان نظام قاری) : دندان از دو رسته بخیۀ پیوسته و زبان از سوزندان سوسی، (دیوان نظام قاری ص 134)
لغت نامه دهخدا
(سُ)
نام درختی. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، نام گیاهی و به این معنی بصورت سیوس هم آمده است. (برهان) (آنندراج). سندریطس است که نبات حدیدی نیز نامند. (فهرست مخزن الادویه). رجوع به سیوس شود
لغت نامه دهخدا
(سِ)
خرمن غلۀ کوفته که هنوز باد نداده و کاه را از دانه جدا نکرده باشند. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(گْنُ / گِ نُ)
آیین گنستیسیسم. رجوع به گنستیسیسم شود
لغت نامه دهخدا
(سَ)
ابودیم حازم سدوسی. وی را از خلیفه فرمان قضا رسید و در بخارا قاضی شد. (از تاریخ بخارای نرشخی ص 2)
لغت نامه دهخدا
(سَ)
نسبتی است مر خالد بن احمد بن سدیدالدوله و محمد بن محمد سدیدالملک و علی بن المقلد را. (اعلام زرکلی ج 1 ص 359)
نسبتی است مر سدوس را. (لباب الانساب ج 1 ص 537). انتساب قبایلی است. (الانساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا
(مَ یِ سَ)
محمد بن محمد بن علی سنوسی، پیشوای فرقۀ سنوسیۀ دوم. به سال 1262 هجری قمری زاده شد. بعد از پدرش جانشینی او را بر عهده گرفت. در ایام او فرقۀ سنوسیه در نقاط مختلف بسط پیدا کرد و به سال 1318 هجری قمری درگذشت. (از اعلام زرکلی ج 3 ص 985)
لغت نامه دهخدا
پارسی تازی گشته سندسی منسوب به سندس: صدره آن جا سندسی و جبه این جا ششتری. (سنائی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سنوی
تصویر سنوی
سالانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سنوی
تصویر سنوی
((سَ نَ))
منسوب به سنه
فرهنگ فارسی معین
((گِ نُ))
فلسفه و آیینی که پیروان آن مدعی بودند که معرفت عالی به طبیعت و صفات الهی دارند. این طریقه شامل فلسفه نوافلاطونی و معتقدات شرقی از جمله آیین یهود است. حکمت مذکور پیش از میلاد و بعد از آن رواج داشته و پس از ظهور مسیحیت بدان دین
فرهنگ فارسی معین
سالیانه، سنواتی، سالانه
فرهنگ واژه مترادف متضاد