- سننی
- آذرخش (برق)، پرند
معنی سننی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آبکش آبیار
سازیست بادی که از چوبی مخصوص ساخته شود این ساز در غالب نقاط ایران موجود است و آنرا همراه دهل نوازند اندازه آن در نواحی مختلف فرق میکند و به طور کلی از نیم متر تجاوز نمیکند. یا سرنا را از ته باد کردن، کار وارونه کردن
جای ساکن شدن در جایی
از ساخته های نادرست فارسی گویان از سنه تازی چنبی ترا دادی (خرد ناب)
منسوب سند اهل سند از مردم سند، یکی از گونه های بلوط است که آنرا بلوط سبز گویند
جمع سنه، سا ل ها شتان، خشکسال ها همزاد همسال، سونش، زمین چریده، تیزکردن تیغ جمع سنه در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) سالها سنون
سالانه
منسوبه به سنگ ساخته از سنگ دیوار سنگی کاروانسرای سنگی، با وقار سنگین
ظرفی باشد که آنرا از طلا و نقره و مس و برنج سازند
سنه ها، سالها، جمع واژۀ سنه
ساخته شده از سنگ، کنایه از گران و ثقیل، برای مثال اسیر بند شکم را دو شب نگیرد خواب / شبی ز معدۀ سنگی شبی ز دلتنگی (سعدی - ۱۷۸)
ظرف مسطح و دوره دار که از فلز، چوب، پلاستیک و یا دیگر مواد ساخته می شود
((سُ نَّ))
فرهنگ فارسی معین
ویژگی آن چه که ریشه در آداب و رسوم قدیم دارد یا از قدیم رایج بوده است، سنت گرا، پیرو سنت
ظرف مسطح و دوره دار که از فلز یا مواد دیگر ساخته می شود
سالیانه، سالانه، جیره یا مزد یا درآمدی که در هر سال به کسی برسد
Craggy, Gravelly, Stony
Traditional
традиционный
каменистый , гравийный
traditionell
felsig, kieselig, steinig
традиційний
кам'янистий , гравійний
tradycyjny
skalisty, żwirowy, kamienisty
崎岖的 , 有沙砾的 , 石头的
tradicional
rochoso, pedregoso
tradizionale