سمیع مفرد واژۀ سمعاء، سامع، شنونده، شنوا، از صفات باری تعالیمفردِ واژۀ سُمَعاء، سامع، شنونده، شنوا، از صفات باری تعالی تصویر سمیع فرهنگ فارسی عمید
سمیع ((سَ)) شنوا، جمع سمعاء. (از اسماء خداوند)شنوا، جمع سمعاء. (از اسماء خداوند) تصویر سمیع فرهنگ فارسی معین