جدول جو
جدول جو

معنی سمدی - جستجوی لغت در جدول جو

سمدی
سمدی یکی از زبان های قراردادی ناحیه ی شمال استرآباد بوده
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سعدی
تصویر سعدی
(پسرانه)
فرخندگی، خجستگی، سعد (عربی) + ی (فارسی)، لقب شاعر بزرگ قرن هفتم، مشرف الدین مصلح بن عبدالله شیرازی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از سردی
تصویر سردی
مقابل گرمی، سرد بودن، خنکی، کنایه از بی مهری نسبت به کسی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نمدی
تصویر نمدی
از جنس نمد، چیزی که از نمد ساخته شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سرمدی
تصویر سرمدی
آنچه آغاز و انجام برای آن نباشد، همیشگی، ابدی، کنایه از خدایی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کمدی
تصویر کمدی
اثر نمایشی طنزآمیز، کنایه از خنده دار، مضحک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سمعی
تصویر سمعی
آنچه از راه گوش ادراک می شود، شنیداری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سغدی
تصویر سغدی
مربوط به سغد، از مردم سغد، زبانی از شاخۀ زبان های هند و ایرانی که اکنون تقریباً از میان رفته است، برای مثال بریشم نواز آن سغدی سرود / به گردون برآورده آواز رود (نظامی۵ - ۹۵۱)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سمید
تصویر سمید
پارسی تازی گشته سفید آرد سفید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سغدی
تصویر سغدی
منسوب به سغد از مردم سغد، زبان مردم سغد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نمدی
تصویر نمدی
منسوب به نمد ساخته از نمد: (کلاه نمدی)
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی شوخواره اثر نمایشی که دارای موضوع و نتیجه ای شادی بخش و خنده آور باشد مقابل تراژدی. توضیح کمدی اصطلاحی است که برای بیان نوعی از درام بکار میرود که مقصود اصلی آن تفریح تماشا کنندگان است. کمدی از طرفی مخالف تراژدی و از طرف دیگر مخالف لودگی و مسخرگی و تقلید است. کمدی به جهت آنکه بپایانی خوشایند ختم میگردد از تراژدی متمایز میشود و به جهت آنکه از هر گونه حرکات قهقه آور و سخنان بسیار مضحک بر کنار است از هزل و مسخرگی مشخص میباشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سمهی
تصویر سمهی
باد، اتمسفر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرمدی
تصویر سرمدی
جاودانی همیک پایا نوتاشیک همیشگی دایمی همیشگی ابدی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سردی
تصویر سردی
برودت و خنکی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیدی
تصویر سیدی
سروری مهتری آقایی
فرهنگ لغت هوشیار
منسوب سند اهل سند از مردم سند، یکی از گونه های بلوط است که آنرا بلوط سبز گویند
فرهنگ لغت هوشیار
شناوی شناویک منسوب به سمع آنچه که از راه گوش درک شود: تعلیمات سمعی و بصری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سموی
تصویر سموی
منسوب به اسم شیئی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرمدی
تصویر سرمدی
((سَ مَ))
دایمی، همیشگی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سغدی
تصویر سغدی
((سُ))
منسوب به سغد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از عمدی
تصویر عمدی
((عَ))
منسوب به عمد، از روی قصد و نیت نسبت به عمل و رفتار خود، مقابل سهوی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کمدی
تصویر کمدی
((کُ مِ))
اثر ادبی یا نمایشی که خنده و تفریح هدف آن باشد، یا مسائل تلخ و جدی را در لفاف خنده و شوخی ارائه دهد، نمایش خنده دار، نوشته خنده دار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سمعی
تصویر سمعی
شنیداری
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از عمدی
تصویر عمدی
خود خواسته
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از کمدی
تصویر کمدی
Comedy
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از عمدی
تصویر عمدی
Intentional
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از کمدی
تصویر کمدی
comédia
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از عمدی
تصویر عمدی
преднамеренный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از عمدی
تصویر عمدی
absichtlich
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از کمدی
تصویر کمدی
Komödie
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از کمدی
تصویر کمدی
komedia
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از عمدی
تصویر عمدی
навмисний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از کمدی
تصویر کمدی
комедия
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از عمدی
تصویر عمدی
celowy
دیکشنری فارسی به لهستانی