آسمان، روز بیست و هفتم از هر ماه خورشیدی، آسمان روز بلدرچین، پرنده ای با بال های کوتاه منقار کوچک و صدای بلند، سمانه، سلویٰ، کرک، بدبده، وشم، ورتیج، کراک
آسمان، روز بیست و هفتم از هر ماه خورشیدی، آسمان روز بِلدِرچین، پرنده ای با بال های کوتاه منقار کوچک و صدای بلند، سَمانِه، سَلویٰ، کَرَک، بَدبَدِه، وُشم، وَرتیج، کَراک
سعید بن محمد بن احمدسمان از مردم دمشق است (1118- 1172 هجری قمری) . او راست: ’الروض النافح فیحاورد علی الفتح من المدائح’ که به اتمام آن توفیق نیافت. دیوان شعری موسوم به ’منائح الافکار’ و نیز ’مغنی’ را در نحو بنظم درآورده و بر کامل مبرد حاشیه نوشته است. بدمشق درگذشت. (از اعلام زرکلی ج 1 ص 373)
سعید بن محمد بن احمدسمان از مردم دمشق است (1118- 1172 هجری قمری) . او راست: ’الروض النافح فیحاورد علی الفتح من المدائح’ که به اتمام آن توفیق نیافت. دیوان شعری موسوم به ’منائح الافکار’ و نیز ’مغنی’ را در نحو بنظم درآورده و بر کامل مبرد حاشیه نوشته است. بدمشق درگذشت. (از اعلام زرکلی ج 1 ص 373)
مخفف آسمان. (از برهان) (فرهنگ رشیدی) (آنندراج) ، نام روز بیست و هفتم بود از هر ماه شمسی. (برهان) (غیاث) (جهانگیری) (آنندراج) ، مرغ سلوی و آنرا کرک نیزگویند. (از آنندراج) (از فرهنگ رشیدی) : باران و برف بارد بر ما کنون ز ابر چون بر بنی سرائیل از آسمان سمان. لامعی گرگانی (از آنندراج). رجوع به سمانه و سمانی شود
مخفف آسمان. (از برهان) (فرهنگ رشیدی) (آنندراج) ، نام روز بیست و هفتم بود از هر ماه شمسی. (برهان) (غیاث) (جهانگیری) (آنندراج) ، مرغ سلوی و آنرا کرک نیزگویند. (از آنندراج) (از فرهنگ رشیدی) : باران و برف بارد بر ما کنون ز ابر چون بر بنی سرائیل از آسمان سمان. لامعی گرگانی (از آنندراج). رجوع به سمانه و سمانی شود
فضای بی پایان و نیلگون که بالای سر ما دیده می شود، رنگ آبی آن رنگ هوایی است که کرۀ زمین را احاطه کرده است، فضایی که ستارگان و کهکشان ها در آن قرار دارند، سقف بنا، نیروهایی ماوراءالطبیعه که بر سرنوشت انسان تاثیر می گذارند، سپهر، گردون، فلک، روز بیست و هفتم از هر ماه اوستایی، برای مثال آسمان روز ای چو ماه آسمان / باده نوش و دار دل را شادمان (مسعودسعد - ۵۵۰)
فضای بی پایان و نیلگون که بالای سر ما دیده می شود، رنگ آبی آن رنگ هوایی است که کرۀ زمین را احاطه کرده است، فضایی که ستارگان و کهکشان ها در آن قرار دارند، سقف بنا، نیروهایی ماوراءالطبیعه که بر سرنوشت انسان تاثیر می گذارند، سپهر، گردون، فلک، روز بیست و هفتم از هر ماه اوستایی، برای مِثال آسمان روز ای چو ماه آسمان / باده نوش و دار دل را شادمان (مسعودسعد - ۵۵۰)
مخفف آسمانه، یعنی سقف خانه. (برهان) (از آنندراج). آسمانه. سقف خانه. (ناظم الاطباء) ، پرنده ای است کوچک و آنرابترکی بلدرچین و بلغت دیگر کرک خوانند و در عربی نیز همین معنی دارد. (برهان). مرغ سمان که به عربی سلوی و بترکی بلدرچین گویند. (آنندراج) (از فرهنگ رشیدی). پرندۀ کوچکی که بیشتر در گندم زارها می باشد و کرک و بلدرچین نیز گویند. (ناظم الاطباء) : لب چشمه ها بر شخنشار و ماغ زده صف سمانه همه دشت و راغ. اسدی (گرشاسب نامه ص 337). و من و سلوی برای ایشان بخواست و آن ترانگبین است و سمانه. (مجمل التواریخ و القصص). بلبل من که بمقنع پیوست چون سمانه که بچادر گیرند. خاقانی. چون مست شود ز بادۀ حق شهباز شود کهین سمانه. مولوی
مخفف آسمانه، یعنی سقف خانه. (برهان) (از آنندراج). آسمانه. سقف خانه. (ناظم الاطباء) ، پرنده ای است کوچک و آنرابترکی بلدرچین و بلغت دیگر کَرَک خوانند و در عربی نیز همین معنی دارد. (برهان). مرغ سمان که به عربی سلوی و بترکی بلدرچین گویند. (آنندراج) (از فرهنگ رشیدی). پرندۀ کوچکی که بیشتر در گندم زارها می باشد و کرک و بلدرچین نیز گویند. (ناظم الاطباء) : لب چشمه ها بر شخنشار و ماغ زده صف سمانه همه دشت و راغ. اسدی (گرشاسب نامه ص 337). و من و سلوی برای ایشان بخواست و آن ترانگبین است و سمانه. (مجمل التواریخ و القصص). بلبل من که بمقنع پیوست چون سمانه که بچادر گیرند. خاقانی. چون مست شود ز بادۀ حق شهباز شود کهین سمانه. مولوی
مرغی است. واحدو جمع در وی یکسان است یا واحد آن سمانات است و آنرا قتیل الرعد هم گویند. بدان جهت که از شنیدن آواز رعد میمیرد. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). مؤلف برهان بفتح اول ضبط کرده نویسد: بفارسی کرک و بترکی بلدرچین خوانند. (برهان). مرغی است که آنرا سلوی نیز گویند. (غیاث) (آنندراج). رجوع به سمانه، سمان، فهرست مخزن الادویه، تحفۀ حکیم مؤمن و اختیارات بدیعی شود
مرغی است. واحدو جمع در وی یکسان است یا واحد آن سمانات است و آنرا قتیل الرعد هم گویند. بدان جهت که از شنیدن آواز رعد میمیرد. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). مؤلف برهان بفتح اول ضبط کرده نویسد: بفارسی کرک و بترکی بلدرچین خوانند. (برهان). مرغی است که آنرا سلوی نیز گویند. (غیاث) (آنندراج). رجوع به سمانه، سمان، فهرست مخزن الادویه، تحفۀ حکیم مؤمن و اختیارات بدیعی شود
سپهر، فلک، هر یک از طبقات هفتگانه یا نه گانه افلاک در نظر قدما، فلک، یکی از ایزدان، روز بیست و هفتم از هر ماه خورشیدی آسمان به زمین آمدن: کنایه از اتفاق خارق العاده افتادن و نظم امور را به هم زدن
سپهر، فلک، هر یک از طبقات هفتگانه یا نه گانه افلاک در نظر قدما، فلک، یکی از ایزدان، روز بیست و هفتم از هر ماه خورشیدی آسمان به زمین آمدن: کنایه از اتفاق خارق العاده افتادن و نظم امور را به هم زدن
سمانه در خواب پسر غلام بود، یا پسر خدمتکار. اگر بیند سمانه بگرفت یا کسی بدو داد، دلیل که خدمتکار یا غلامش را فرزند آید. اگر سمانه نر بود، پسر است. اگر ماده بود، دختر است، اگر بیند سمانه از دستش بگریخت، دلیل که فرزند یا غلامش هلاک شوند. محمد بن سیرین دیدن سمانه بر چهار وجه است. اول: فرزند و غلام. دوم: روزی حلال. سوم: منفعت. چهارم: مال. سمانه درخواب مال و روزی حلال است. اگر دید گوشت سمانه میخورد، دلیل است روزی حلال یابد.
سمانه در خواب پسر غلام بود، یا پسر خدمتکار. اگر بیند سمانه بگرفت یا کسی بدو داد، دلیل که خدمتکار یا غلامش را فرزند آید. اگر سمانه نر بود، پسر است. اگر ماده بود، دختر است، اگر بیند سمانه از دستش بگریخت، دلیل که فرزند یا غلامش هلاک شوند. محمد بن سیرین دیدن سمانه بر چهار وجه است. اول: فرزند و غلام. دوم: روزی حلال. سوم: منفعت. چهارم: مال. سمانه درخواب مال و روزی حلال است. اگر دید گوشت سمانه میخورد، دلیل است روزی حلال یابد.