جدول جو
جدول جو

معنی سمالخی - جستجوی لغت در جدول جو

سمالخی
(سُ لِ خی ی)
شیر و طعام بی مزه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، شیری که در خیک ریخته در کوی گذارند تا خفته گردد. (منتهی الارب) (از آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سفالی
تصویر سفالی
آنچه از جنس سفال باشد مثلاً کوزۀ سفالی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سماری
تصویر سماری
کشتی، جهاز، سفینه، کشتی کوچک، برای مثال حاسد چو بیش باشد بهتر رود سعادت / چون باد بیش باشد بهتر رود سماری (منوچهری - ۱۱۲)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سماوی
تصویر سماوی
آسمانی، کنایه از خداوندی
فرهنگ فارسی عمید
(صَ)
بیخ گیاه نصی که باریک باشد. (منتهی الارب). صمالیخ النصی ما رق من نبات اصوله. (اقرب الموارد)
جمع واژۀ صملاخ و صملوخ. (قطر المحیط). رجوع بدان کلمات شود
لغت نامه دهخدا
(صُ لِ خی ی)
طعام، شیر بی مزه. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(عَقَ دَ)
بهم بازیدن و دوستی و نرمی کردن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). با هم بازی کردن. ملاعبه و نرمی کردن. ملاخ. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(سُ)
کشوری است جمهوری در آفریقای شرقی و جنوب شرقی حبشه پایتخت آن ’موگادیشو’ است که تنها بندر سومالی میباشد. سازمان ملل در نوامبر 1949 میلادی استقلال سومالی را تصویب کرد منتهی مقرر شد تا سال 1960 تحت نظر دولت بریتانیا و سازمان ملل متحد اداره شود. در 1960 میلادی کشور مزبور استقلال یافت. (فرهنگ فارسی معین). سومالی درچند ناحیه تحت نظر دولتهای بریتانیا و ایتالیا و فرانسه بود و این چند ناحیه بنام سومالی ایتالیا و سومالی بریتانیا و سومالی فرانسه نامیده می شد و تحت نظردولتهای فوق اداره می گشت. (از فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
(طَ)
ابر تنک سپید پراکنده. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(تَ)
دهی از دهستان برگشلوست که در بخش حومه شهرستان ارومیه و ده هزار و پانصدگزی جنوب خاوری ارومیه و سه هزار و پانصدگزی شمال خاوری شوسۀ ارومیه به مهاباد واقع است. جلگه ای معتدل است و 130 تن سکنه دارد. آب آن ازشهر چای و محصول آنجا غله و توتون و انگور و چغندر و حبوبات است. شغل مردم زراعت است و راه ارابه رو و پنج باب دکان دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(سُ لِ)
شیر بسته شده. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از ممالخه
تصویر ممالخه
به هم پرداختن، دوستی کردن نرمی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شمالی
تصویر شمالی
اپاختری باختری
فرهنگ لغت هوشیار
خارخاسک، خارخاسک مانند سه پهلو که از آهن سازند و بر مانندی دشمن و اطراف قلعه ها ریزند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سواخی
تصویر سواخی
آب و گل تنک
فرهنگ لغت هوشیار
منسوب به سفال آنچه از سفال سازند سفالین: کوزه سفالی. یا خانه سفالی. خانه ای که روی آنرا با سفال پوشند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سعالی
تصویر سعالی
جمع سعلاه، بغامگان (غولان) پاخر از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سماری
تصویر سماری
سفینه و کشتی و جهاز را گویند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سماعی
تصویر سماعی
حکایتی و نقلی، بنا شده بر عادت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سماقی
تصویر سماقی
از پارسی سماکی از رنگ ها، سماکی سنگ سماک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سمالق
تصویر سمالق
جمع سملق، کویرها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سماوی
تصویر سماوی
آسمانی منسوب به سما آسمانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سمانی
تصویر سمانی
ورتیج اوشوم از مرغان در برهان سمانی آمده و پارسی بلدرچین کرک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سمائی
تصویر سمائی
منسوب به سما آسمانی سماوی: تقدیر سمائی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سلاخی
تصویر سلاخی
دامکشی، پوستکنی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سلالی
تصویر سلالی
دوده ای نژادی شاخه ای
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حمالی
تصویر حمالی
باربری شغل و پیشه حمال بار بری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امالی
تصویر امالی
املاها، نوشته ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جمالی
تصویر جمالی
استوار خلقت، مرد سطبر اعضا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سالگی
تصویر سالگی
عمر، سن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سالمی
تصویر سالمی
نام دیناری است از امیر یلبغا سالم
فرهنگ لغت هوشیار
نوعی سلاح و آن چوبی باشد که بر سر هر زنجیر کوتاه تعبیه کنند و یک سر آن چند زنجیر کوتاه گویی از فولاد نصب کنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رمالی
تصویر رمالی
پیشگویی عمل و شغل رمال فالگیری
فرهنگ لغت هوشیار
لاتینی چتراک از گیاهان دارویی گیاهی است از تیره چتریان که دو ساله یا پایاست. برگهایش دارای بریدگیهای عمیق و گلهایش سفید یا قرمز است. این گیاه در مناطق خشک و معتدل اروپا و آسیا میروید و از ریشه آن جهت معالجه صرع استفاده میکنند سسالیوس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سم الخیط
تصویر سم الخیط
((سَ مُّ لْ))
سوراخ سوزن
فرهنگ فارسی معین