دهی است جزء دهستان کاغذکنان بخش کاغذکنان شهرستان هروآباد. آب آن ازچشمه. محصول آنجا غلات و حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری. صنایع دستی آنان جاجیم و گلیم بافی است و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
دهی است جزء دهستان کاغذکنان بخش کاغذکنان شهرستان هروآباد. آب آن ازچشمه. محصول آنجا غلات و حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری. صنایع دستی آنان جاجیم و گلیم بافی است و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
پر از سلامتی، نام یکی از پیامبران بنی اسرائیل که خداوند اسرار بسیاری از علوم و فنون غریبه و زبان حشرات و پرندگان را به او آموخت و سپاهی از جن و انس در اختیارش قرار داد
پر از سلامتی، نام یکی از پیامبران بنی اسرائیل که خداوند اسرار بسیاری از علوم و فنون غریبه و زبان حشرات و پرندگان را به او آموخت و سپاهی از جن و انس در اختیارش قرار داد
دهی است از دهستان مرکزی بخش حومه شهرستان بجنورد، واقع در ده هزارگزی جنوب باختری بجنورد. موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن معتدل است. سکنۀ آن 33 تن است. آب آن از رودخانه و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی است از دهستان مرکزی بخش حومه شهرستان بجنورد، واقع در ده هزارگزی جنوب باختری بجنورد. موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن معتدل است. سکنۀ آن 33 تن است. آب آن از رودخانه و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
اتباع سلیمان بن جریر از فرق زیدیه همان جریریه معتقد به اینکه امامت بشوری حاصل میشود و همین که دو نفر اخیار امت بر آن اتفاق کردند شرعی است. امامت مفضول یعنی امامت ابوبکر و عمر را قبول داشتند و میگفتند که مسلمین با اینکه در بیعت امیرالمؤمنین علی ترک اصلح کرده اند، فاسق و کافر شمرده میشوند. (مقالات اشعری ص 48 و الفرق ص 23 و از خاندان نوبختی ص 253 و 257). فرقه ای از زیدیها. (الانساب سمعانی). رجوع شود بجریریه
اتباع سلیمان بن جریر از فرق زیدیه همان جریریه معتقد به اینکه امامت بشوری حاصل میشود و همین که دو نفر اخیار امت بر آن اتفاق کردند شرعی است. امامت مفضول یعنی امامت ابوبکر و عمر را قبول داشتند و میگفتند که مسلمین با اینکه در بیعت امیرالمؤمنین علی ترک اصلح کرده اند، فاسق و کافر شمرده میشوند. (مقالات اشعری ص 48 و الفرق ص 23 و از خاندان نوبختی ص 253 و 257). فرقه ای از زیدیها. (الانساب سمعانی). رجوع شود بجریریه
دهی است از دهستان ایروموسی بخش مرکزی شهرستان اردبیل، واقع در 19هزارگزی باختر اردبیل و 12 هزارگزی شوسۀ اردبیل به تبریز، هوای آن معتدل و دارای 225 تن سکنه است، آب آنجا از چشمه تأمین میشود، محصول آن غلات، حبوب، شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است، تیره ای از ایل شاهسون در این ده سکونت دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است از دهستان ایروموسی بخش مرکزی شهرستان اردبیل، واقع در 19هزارگزی باختر اردبیل و 12 هزارگزی شوسۀ اردبیل به تبریز، هوای آن معتدل و دارای 225 تن سکنه است، آب آنجا از چشمه تأمین میشود، محصول آن غلات، حبوب، شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است، تیره ای از ایل شاهسون در این ده سکونت دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است از دهستان عشق آباد بخش فدیشۀ شهرستان نیشابور. دارای 322 تن سکنه است. آب آن از قنات. محصول آنجا غلات. شغل اهالی زراعت و کرباس بافی و راه آن ارابه رو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
دهی است از دهستان عشق آباد بخش فدیشۀ شهرستان نیشابور. دارای 322 تن سکنه است. آب آن از قنات. محصول آنجا غلات. شغل اهالی زراعت و کرباس بافی و راه آن ارابه رو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
مولانا سلیمانی در خدمت بابر میرزا می بود و بدیهه را روان میگفت و در جواب این مطلع خواجه حافظ که: یاد باد آنکه سر کوی توام منزل بود دیده را روشنی از خاک درت حاصل بود. این مطلع را گفته: حال هر نکته بر پیر خرد مشکل بود آزمودیم بیک جرعۀ می حاصل بود. (از مجالس النفاس ص 21)
مولانا سلیمانی در خدمت بابر میرزا می بود و بدیهه را روان میگفت و در جواب این مطلع خواجه حافظ که: یاد باد آنکه سر کوی توام منزل بود دیده را روشنی از خاک درت حاصل بود. این مطلع را گفته: حال هر نکته بر پیر خرد مشکل بود آزمودیم بیک جرعۀ می حاصل بود. (از مجالس النفاس ص 21)
کوه سلیمان، نام دو رشته جبال است در جنوب شرقی افغانستان: یکی شرقی و دیگری غربی و هر دو از شمال بجنوب کشیده شده و اهمیت آنها کمتر از کوههای هندوکش نیست. دامنۀ کوههای سلیمان مسکن پشتوها است. این سلسله شامل سه حصه است، حصۀ اول که حد مشرقی آریانای کبیر را تشکیل می دهد. رجوع به قاموس جغرافیایی افغانستان شود
کوه سلیمان، نام دو رشته جبال است در جنوب شرقی افغانستان: یکی شرقی و دیگری غربی و هر دو از شمال بجنوب کشیده شده و اهمیت آنها کمتر از کوههای هندوکش نیست. دامنۀ کوههای سلیمان مسکن پشتوها است. این سلسله شامل سه حصه است، حصۀ اول که حد مشرقی آریانای کبیر را تشکیل می دهد. رجوع به قاموس جغرافیایی افغانستان شود
نام سه تن از سلجوقیان: سلیمان بن جغری بیک چند روزاز سال 455 هجری قمری حکومت کرد. سلیمان اول ابن قتلمش نخستین از سلجوقیان روم (آسیای صغیر) (جلوس 470 هجری قمری). فوت 479 هجری قمری سلیمان دوم ابن قلج ارسلان دوم هشتمین از سلجوقیان روم. (جلوس 597 هجری قمری). فوت 600 هجری قمری سلیمان (شاه) ابن محمد هفتمین از سلجوقیان عراق (جلوس 554 هجری قمری). (فرهنگ فارسی معین)
نام سه تن از سلجوقیان: سلیمان بن جغری بیک چند روزاز سال 455 هجری قمری حکومت کرد. سلیمان اول ابن قتلمش نخستین از سلجوقیان روم (آسیای صغیر) (جلوس 470 هجری قمری). فوت 479 هجری قمری سلیمان دوم ابن قلج ارسلان دوم هشتمین از سلجوقیان روم. (جلوس 597 هجری قمری). فوت 600 هجری قمری سلیمان (شاه) ابن محمد هفتمین از سلجوقیان عراق (جلوس 554 هجری قمری). (فرهنگ فارسی معین)
نام پیغمبری است معروف که پسر حضرت داود نبی علیه السلام باشد. (آنندراج) (از مهذب الاسماء). وی جانشین داود یکی از چهار پسر او از بت شبع بود بغیر از این اسم که اولاً پیش از تولدش اختیار کرده شد خدا ناتان نبی را امر نمود که او را یدیدیا، یعنی محبوب خداوند بخواند علی الجمله سلیمان هنگام یاغیگری ابشالوم ده ساله بوده و به اتفاق پدر خود داود به محنایم گریخت. بعد از پدر 20ساله بود که بتخت سلطنت نشست. خداوند در رؤیاهای شبانه بوی ظاهر شد وفرمود: ای سلیمان ! هرچه میخواهی بخواه که بتو عطا میشود. آن حضرت حکمت را طلبید. خدای تعالی دولت و احترام را نیز بر آن افزود. حکمت او چنان در مشرق زمین معروف شده که اعاظم را به پایتخت او کشانید، از آنجمله بود ملکۀ سبا. (از قاموس کتاب مقدس) : رسیداز او (داود) بسلیمان چو باز نوبت ملک ز باختر بگرفت او بحکم تا خاور. ناصرخسرو. نکنم دیودلی ها بسفر تاسلیمان شوم ان شأاﷲ. خاقانی. شه سلیمانست و من مرغم مرا خوانده ست شاه دانۀ مرغان دانا برنتابد بیش از این. خاقانی. مرغ ز گل بوی سلیمان شنید نالۀ داودی از آن برکشید. نظامی. آن جسد را حیات از آن جانست همه تختند و او سلیمانست. نظامی. که زنهار از این مکر و دستان و ریو بجای سلیمان نشستن چو دیو. سعدی. - سریر سلیمان، تخت سلیمان. کنایه از حکومت و فرمانروائی او: نه بر باد رفتی سحرگاه و شام سریر سلیمان علیه السلام. سعدی. نه خود سریر سلیمان بباد رفتی و بس که هر کجا که سریر است میرود بر باد. سعدی. - ملک سلیمان، مملکت. کشور. مملکت سلیمان: ملک سلیمان اگر خراسان بود چون که کنون ملک دیو ملعون شد. ناصرخسرو. ماهچۀ توغ او قلعۀ گردون گرفت مورچۀ تیغ او ملک سلیمان گرفت. انوری. منم آن موم که دل سوختم از فرقت شهد وصلت ملک سلیمان بخراسان یابم. خاقانی. قطب دایرۀ زمان و قایم مقام ملک سلیمان. (گلستان). دلم از وحشت زندان سکندر بگرفت رخت بربندم و تا ملک سلیمان بروم. حافظ ابن احمد بن علی (690- 740 هجری قمری). خلیفه مستکفی بامرالله از خلفای دولت عباسی. بعد از اینکه پدرش بسال 701 هجری قمری وفات یافت، با وی بیعت کردند.. رجوع به المستکفی بامرالله شود ابن ابی ایوب موریانی وی از مردم موریان که موریان دهی است از خوزستان و وزیرمنصور بود رجوع به الوزراء و الکتاب ص 65، 70، 74 و 76، 88 و تجارب السلف شود. و ابوایوب موریانی شود ابن موسی بن سلیمان بن علی بن الجون اشعری، ملقب به ابوالربیع. وی مردی عارف به لغت و ادب بود. او راست: الریاض الادبیه. رجوع به ابوالربیع و الاعلام زرکلی ج 1 ص 392 شود ابن محمد بن عبدالله. هشتمین از شرفای فلالی مراکش جلوس 1209 هجری قمری فوت 1238 هجری قمری (فرهنگ فارسی معین). رجوع به اعلام زرکلی شود ابن موسی بن سالم بن حسان الکلاعی الحمیدی، مکنی به ابوالربیع (565- 634 هجری قمری). او راست: اکتفاء حافل. رجوع به اعلام زرکلی شود ابن عقبه، مکنی به ابی داود او راست: شرح ذوات الاسمین و المنفضلات من المقاله العاشره از اقلیدس. رجوع به کشف الظنون شود
نام پیغمبری است معروف که پسر حضرت داود نبی علیه السلام باشد. (آنندراج) (از مهذب الاسماء). وی جانشین داود یکی از چهار پسر او از بت شبع بود بغیر از این اسم که اولاً پیش از تولدش اختیار کرده شد خدا ناتان نبی را امر نمود که او را یدیدیا، یعنی محبوب خداوند بخواند علی الجمله سلیمان هنگام یاغیگری ابشالوم ده ساله بوده و به اتفاق پدر خود داود به محنایم گریخت. بعد از پدر 20ساله بود که بتخت سلطنت نشست. خداوند در رؤیاهای شبانه بوی ظاهر شد وفرمود: ای سلیمان ! هرچه میخواهی بخواه که بتو عطا میشود. آن حضرت حکمت را طلبید. خدای تعالی دولت و احترام را نیز بر آن افزود. حکمت او چنان در مشرق زمین معروف شده که اعاظم را به پایتخت او کشانید، از آنجمله بود ملکۀ سبا. (از قاموس کتاب مقدس) : رسیداز او (داود) بسلیمان چو باز نوبت ملک ز باختر بگرفت او بحکم تا خاور. ناصرخسرو. نکنم دیودلی ها بسفر تاسلیمان شوم اِن شأاﷲ. خاقانی. شه سلیمانست و من مرغم مرا خوانده ست شاه دانۀ مرغان دانا برنتابد بیش از این. خاقانی. مرغ ز گل بوی سلیمان شنید نالۀ داودی از آن برکشید. نظامی. آن جسد را حیات از آن جانست همه تختند و او سلیمانست. نظامی. که زنهار از این مکر و دستان و ریو بجای سلیمان نشستن چو دیو. سعدی. - سریر سلیمان، تخت سلیمان. کنایه از حکومت و فرمانروائی او: نه بر باد رفتی سحرگاه و شام سریر سلیمان علیه السلام. سعدی. نه خود سریر سلیمان بباد رفتی و بس که هر کجا که سریر است میرود بر باد. سعدی. - ملک سلیمان، مملکت. کشور. مملکت سلیمان: ملک سلیمان اگر خراسان بود چون که کنون ملک دیو ملعون شد. ناصرخسرو. ماهچۀ توغ او قلعۀ گردون گرفت مورچۀ تیغ او ملک سلیمان گرفت. انوری. منم آن موم که دل سوختم از فرقت شهد وصلت ملک سلیمان بخراسان یابم. خاقانی. قطب دایرۀ زمان و قایم مقام ملک سلیمان. (گلستان). دلم از وحشت زندان سکندر بگرفت رخت بربندم و تا ملک سلیمان بروم. حافظ ابن احمد بن علی (690- 740 هجری قمری). خلیفه مستکفی بامرالله از خلفای دولت عباسی. بعد از اینکه پدرش بسال 701 هجری قمری وفات یافت، با وی بیعت کردند.. رجوع به المستکفی بامرالله شود ابن ابی ایوب موریانی وی از مردم موریان که موریان دهی است از خوزستان و وزیرمنصور بود رجوع به الوزراء و الکتاب ص 65، 70، 74 و 76، 88 و تجارب السلف شود. و ابوایوب موریانی شود ابن موسی بن سلیمان بن علی بن الجون اشعری، ملقب به ابوالربیع. وی مردی عارف به لغت و ادب بود. او راست: الریاض الادبیه. رجوع به ابوالربیع و الاعلام زرکلی ج 1 ص 392 شود ابن محمد بن عبدالله. هشتمین از شرفای فلالی مراکش جلوس 1209 هجری قمری فوت 1238 هجری قمری (فرهنگ فارسی معین). رجوع به اعلام زرکلی شود ابن موسی بن سالم بن حسان الکلاعی الحمیدی، مکنی به ابوالربیع (565- 634 هجری قمری). او راست: اکتفاء حافل. رجوع به اعلام زرکلی شود ابن عقبه، مکنی به ابی داود او راست: شرح ذوات الاسمین و المنفضلات من المقاله العاشره از اقلیدس. رجوع به کشف الظنون شود
پیروان سلیمان جریز از زیدیه باور داشتند که پیشوایی با سکالش دو تن را رواست و از این روی پذیرای عمر و ابوبکر بودن اگرچه می گفتند که سزاوارتر را که علی علیه السلام بوده برنگزیده اند
پیروان سلیمان جریز از زیدیه باور داشتند که پیشوایی با سکالش دو تن را رواست و از این روی پذیرای عمر و ابوبکر بودن اگرچه می گفتند که سزاوارتر را که علی علیه السلام بوده برنگزیده اند
منسوب به سلیمان. نوعی شمشیر، گونه ای سنگ آذرین. از خواص این سنگ آن است که بر اثر سایش و اصطکاک خاصیت فسفرسانس پیدا می کند و روشنی خاص نشان می دهد و چون سختی جالب توجهی دارد جزو سنگ های زمینی و احجار کریمه به شمار می رود
منسوب به سلیمان. نوعی شمشیر، گونه ای سنگ آذرین. از خواص این سنگ آن است که بر اثر سایش و اصطکاک خاصیت فسفرسانس پیدا می کند و روشنی خاص نشان می دهد و چون سختی جالب توجهی دارد جزو سنگ های زمینی و احجار کریمه به شمار می رود