جدول جو
جدول جو

معنی سلیمانشاه - جستجوی لغت در جدول جو

سلیمانشاه
(سُ لَ)
میرزای گورکانی بن یادگار ناصرمیرزای بن عمر شیخ بن سلطان ابوسعید بهادرخان بن میرزاالغ بیک بود. مدتها به حکم عمش ظهیرالدین بابر پادشاه گورکانی در ولایت بدخشان حکومت داشته و در مرثیه پسرش ابراهیم میرزا که در معرکه کشته شده، گفته است:
ای لعل بدخشان ز بدخشان رفتی
مانندۀ خورشید درخشان رفتی
در دهر چو خاتم سلیمان بودی
افسوس که از دست سلیمان رفتی.
(از مجمع الفصحاء ج 1 ص 31)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(سُ لَ / لِ)
آنکه شوکت و مقام سلیمان دارد:
کریم دولت و دین آصف و سلیمان جاه.
؟ (حبیب السیر ج 3 ص 2)
لغت نامه دهخدا
(سُ)
خوارزمی پسر ایل ارسلان بن سلطان اتسز خوارزمشاه است. وی در سنۀ ثمان و خمسین و خمسمائه از خبوشان بوادی خموشان سفر کرد بحکم ولایت عهد تکیه بر مسند خوارزمشاهی گزید برادر مهترش تکش خان در امر پادشاهی با وی مخالفت کرد. وی این رباعی را گفته بتکش فرستاد:
هرگه که سمند عزم من بویه کند
دشمن ز نهیب تیغ من مویه کند
اینجا برسول و نامه برناید کار
شمشیر دورویه کار یکرویه کند.
(از مجمع الفصحاء هدایت ج 1 ص 30).
و رجوع به تاریخ مغول و حبیب السیر و فهرست آن شود
از شاهان سلجوقی که در فارس و کرمان حکومت کرد وی بسال 477 بمرض استسقا درگذشت. رجوع به تاریخ کرمان از ص 85- 88 و سلجوقیان شود
لغت نامه دهخدا
(سُ لَ / لِ نی یَ)
اتباع سلیمان بن جریر از فرق زیدیه همان جریریه معتقد به اینکه امامت بشوری حاصل میشود و همین که دو نفر اخیار امت بر آن اتفاق کردند شرعی است. امامت مفضول یعنی امامت ابوبکر و عمر را قبول داشتند و میگفتند که مسلمین با اینکه در بیعت امیرالمؤمنین علی ترک اصلح کرده اند، فاسق و کافر شمرده میشوند. (مقالات اشعری ص 48 و الفرق ص 23 و از خاندان نوبختی ص 253 و 257). فرقه ای از زیدیها. (الانساب سمعانی). رجوع شود بجریریه
لغت نامه دهخدا
پیروان سلیمان جریز از زیدیه باور داشتند که پیشوایی با سکالش دو تن را رواست و از این روی پذیرای عمر و ابوبکر بودن اگرچه می گفتند که سزاوارتر را که علی علیه السلام بوده برنگزیده اند
فرهنگ لغت هوشیار