جدول جو
جدول جو

معنی سلکده - جستجوی لغت در جدول جو

سلکده
(سِ کَ دَ)
دهی است از دهستان رهال بخش حومه شهرستان خوی، دارای 266 تن سکنه و آب آن از رود قطور است. محصول آن غلات، حبوبات، زردآلو و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایعدستی جاجیم بافی است. تابستان از راه ارابه رو خوی میتوان اتومبیل برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تَ نَصْ صُ)
لاغر کردن اسب را. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(سِلْ لَ دَ / سِ غَدْ دَ)
زن بسیارخوار و بسیارنوش. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(دِ کَ دَ / دِ)
خانه دل. (ناظم الاطباء). از عالم (از قبیل) میکده و بتکده. (آنندراج) :
ترک دل و جان کردم تا بی دل و جان گردم
یکدل چه محل دارد صد دلکده بایستی.
مولوی
لغت نامه دهخدا
(مَ کِ)
دهی از دهستان حومه بخش لشت نشاست که در شهرستان رشت واقع است و 180 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(سِ کَ)
رشته ورشته که بدان دوزند. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(سُ کَ)
کبک بچۀ ماده. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). رجوع به سلک و سلکانه شود
لغت نامه دهخدا
(لَ دَ)
حمله. (دزی)
لغت نامه دهخدا
تصویری از سلکه
تصویر سلکه
رشته نخ
فرهنگ لغت هوشیار