جدول جو
جدول جو

معنی سلپوک - جستجوی لغت در جدول جو

سلپوک
زمینی که خاک زرد رنگ داشته و سخت و سفت است
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سلوک
تصویر سلوک
رفتار، روش، در پیش گرفتن راهی و در آن راه رفتن، در آمدن در جایی، سازش، در تصوف سیر در مراتب وجود برای وصول به کمال و نیل به حقیقت که از شرایط آن عزلت، ریاضت، عبادت، شب زنده داری و ترک شهوات است
فرهنگ فارسی عمید
(سَ)
دهی است از دهستان ابل تیمور بخش حومه شهرستان مهاباد. دارای 145 تن سکنه است. آب آن از رود خانه مهاباد. محصول آنجا غلات، توتون، چغندر، حبوبات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
را سپردن، پای سیر کردن جای را ورش بریش روش، رفتار رفتن در راهی، درآمدن در جایی، روش رفتار، طی مدارج خاص که سالک باید آنها را طی کند تا به مقام وصل و فنا برسد. از جمله این مدارج توبت و مجاهدت و خلوت و غزلت و ورع و صمت و رجا و غیره است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سلوک
تصویر سلوک
((سُ))
در پیش گرفتن راهی، روش، رفتار، طی مدارج توسط سالک به مقام وصل و فنا
فرهنگ فارسی معین
سازش
متضاد: ناسازگاری، انتهاج، رفتار، روش، طی طریق کردن، رفتن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
خیلی سفت، سفت، زمین سفت مثل سرب
فرهنگ گویش مازندرانی
فرد ناتوان و سست بنیه که به سختی راه رود
فرهنگ گویش مازندرانی