جدول جو
جدول جو

معنی سلط - جستجوی لغت در جدول جو

سلط
درشت، زبان دراز
تصویری از سلط
تصویر سلط
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سلطه
تصویر سلطه
چیرگی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سلطه
تصویر سلطه
قدرت و قوت، غلبه و اقتدار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سلطه
تصویر سلطه
قدرت، توانایی، چیرگی، فرمانروایی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سلطه
تصویر سلطه
((سُ طَ))
قدرت، تسلط، فرمانروایی، پادشاهی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سلطه
تصویر سلطه
Dominance
دیکشنری فارسی به انگلیسی
доминирование
دیکشنری فارسی به روسی
домінування
دیکشنری فارسی به اوکراینی
प्रभुत्व
دیکشنری فارسی به هندی
การปกครอง
دیکشنری فارسی به تایلندی
আধিপত্য
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از تسلط
تصویر تسلط
چیرگی، چیره دستی، چیره شدن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اسلط
تصویر اسلط
مسلط تر، دراز زبانتر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مسلط
تصویر مسلط
چیره، چیره دست
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تسلط
تصویر تسلط
دست یافتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مسلط
تصویر مسلط
تسلط یافته، پیروز، چیره، برگمارده شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تسلط
تصویر تسلط
مسلط شدن، چیره شدن، دست یافتن بر کسی یا چیزی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مسلط
تصویر مسلط
برگماشته، زور آور، غالب، مستولی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تسلط
تصویر تسلط
((تَ سَ لُّ))
چیره شدن، غلبه یافتن
فرهنگ فارسی معین