جدول جو
جدول جو

معنی سلاهط - جستجوی لغت در جدول جو

سلاهط
(سَ هََ)
شهری است و عنبر سلاهطی منسوب بدانجاست. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تَ نَشْ شُ)
دراززبان شدن. (اقرب الموارد) (منتهی الارب) (آنندراج) (تاج المصادر بیهقی) ، درازدست و چیره شدن. (منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(سَ ءِ)
گرده های ناف کلان. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(شَ هَِ)
بحرالشلاهط. دریایی که جزیره مالاکا و سوماترا و جزایر آندامان و نیکبار در آن واقع است. (یادداشت مؤلف) (از جغرافیای ابوالفداء ترجمه میلادی رنو). سلاهط، و از آنجا است عنبر شلاهطی. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(سِ)
جمع واژۀ سلطه. تیر دراز باریک. (منتهی الارب) ، توبره ای که در آن کاه کنند. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از سلاطه
تصویر سلاطه
دراز زبانی زبان درازی، چیره دستی چیرگی
فرهنگ لغت هوشیار