جدول جو
جدول جو

معنی سلامتی - جستجوی لغت در جدول جو

سلامتی(سَ مَ)
عافیت و تندرستی. (ناظم الاطباء) : تا به تازه گشتن اخبار سلامتی خان... لباس شادی پوشم. (تاریخ بیهقی) ، شفای از بیماری. (ناظم الاطباء) ، رستگاری. (ناظم الاطباء) ، امنیت. (ناظم الاطباء) :
من ندیدم سلامتی ز خسان
گر تو دیدی سلام ما برسان.
سنایی
لغت نامه دهخدا
سلامتی
تندرستی، بهزیستی
تصویری از سلامتی
تصویر سلامتی
فرهنگ واژه فارسی سره
سلامتی
بهبودی، تندرستی، صحت مزاج، عافیت
متضاد: بیماری
فرهنگ واژه مترادف متضاد
سلامتی
صحّةً
تصویری از سلامتی
تصویر سلامتی
دیکشنری فارسی به عربی
سلامتی
Health, Healthiness, Wellness
تصویری از سلامتی
تصویر سلامتی
دیکشنری فارسی به انگلیسی
سلامتی
santé, caractère sain, bien-être
تصویری از سلامتی
تصویر سلامتی
دیکشنری فارسی به فرانسوی
سلامتی
สุขภาพ , สุขภาพ
تصویری از سلامتی
تصویر سلامتی
دیکشنری فارسی به تایلندی
سلامتی
صحت
تصویری از سلامتی
تصویر سلامتی
دیکشنری فارسی به اردو
سلامتی
স্বাস্থ্য , সুস্থতা
تصویری از سلامتی
تصویر سلامتی
دیکشنری فارسی به بنگالی
سلامتی
sağlık
تصویری از سلامتی
تصویر سلامتی
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
سلامتی
afya, ustawi
تصویری از سلامتی
تصویر سلامتی
دیکشنری فارسی به سواحیلی
سلامتی
健康
تصویری از سلامتی
تصویر سلامتی
دیکشنری فارسی به ژاپنی
سلامتی
בריאות , בְּרִיאוּת
تصویری از سلامتی
تصویر سلامتی
دیکشنری فارسی به عبری
سلامتی
건강
تصویری از سلامتی
تصویر سلامتی
دیکشنری فارسی به کره ای
سلامتی
kesehatan, kebugaran
تصویری از سلامتی
تصویر سلامتی
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
سلامتی
स्वास्थ्य , तंदुरुस्ती
تصویری از سلامتی
تصویر سلامتی
دیکشنری فارسی به هندی
سلامتی
gezondheid, welzijn
تصویری از سلامتی
تصویر سلامتی
دیکشنری فارسی به هلندی
سلامتی
salud, saludabilidad, bienestar
تصویری از سلامتی
تصویر سلامتی
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
سلامتی
salute, benessere
تصویری از سلامتی
تصویر سلامتی
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
سلامتی
saúde, saudabilidade, bem-estar
تصویری از سلامتی
تصویر سلامتی
دیکشنری فارسی به پرتغالی
سلامتی
健康
تصویری از سلامتی
تصویر سلامتی
دیکشنری فارسی به چینی
سلامتی
zdrowie
تصویری از سلامتی
تصویر سلامتی
دیکشنری فارسی به لهستانی
سلامتی
здоров'я , добробут
تصویری از سلامتی
تصویر سلامتی
دیکشنری فارسی به اوکراینی
سلامتی
Gesundheit, Wohlbefinden
تصویری از سلامتی
تصویر سلامتی
دیکشنری فارسی به آلمانی
سلامتی
здоровье , благополучие
تصویری از سلامتی
تصویر سلامتی
دیکشنری فارسی به روسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ملامتی
تصویر ملامتی
سزاوار ملامت و سرزنش، در تصوف ملامتیه
فرهنگ فارسی عمید
(سَ مَ)
طایفه ای که ظاهر و باطنشان آراسته به صلاح و تقوی است:
جرعه ریزند بر سلامتیان
که صبوح از نهان کنند همه.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
(سَ مَ)
بیماری. مریضی. عدم صحت و سلامت. ناتندرستی. سالم نبودن. مقابل سلامتی. رجوع به سلامتی شود، در تداول عامه، نفرین گونه ای است. نوعی نفرین است: آخر تو ناسلامتی آدمی ! ناسلامتی تو پدر او هستی !. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(سَ سَ مَ)
تعزیت. تسلیت
لغت نامه دهخدا
تصویری از بسلامتی
تصویر بسلامتی
به دوستکامی به دوستکانی
فرهنگ لغت هوشیار
ساخته نادرست فارسی گویان به جای ملامی نکوهشی منسوب به ملامت، پیرو ملامتیه: (از پس کنیت سگی چیست بشهر نام ماک درد کش ملامتی سیم کش قلندری) (خاقانی. سج. 428) توضیح در عربی تاء مصدری و نظایر آن از آخر کلمات ملحق به یاء نسبت حذف شود و} ملامی {گویند اما در فارسی ملامتی و اباحتی بسیار استعمال شود
فرهنگ لغت هوشیار
ناتندرستی عدم صحت ناسالمی، در مقام اعتراض و اظهار عدم رضایت بکاررود: (آخرمن هم ناسلامتی بیست سال درس خوانده ام،)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرسلامتی
تصویر سرسلامتی
تعزیت، تسلیت
فرهنگ لغت هوشیار
تسلیت، تعزیت
فرهنگ واژه مترادف متضاد
علائمی، نمادین
دیکشنری اردو به فارسی