- سقطری
- دانا نکته سنج
معنی سقطری - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
خرامش با ناز راه رفتن
فروشنده کالای پست، فروشندۀ دوره گرد و خرده فروش که اشیای خرده ریزه مانند نخ، سوزن، مهره و مانند آن می فروشد، پیلور، خرده فروش، سقط فروش، چرچی، پیله ور
Diagonal
diagonal
диагональный
diagonal
diagonalny
діагональний
diagonal
diagonal
diagonale
diagonaal
diagonal
قطريٌّ
אלכסוני
diyagonal
mstatili
ทแยงมุม
তির্যক