جدول جو
جدول جو

معنی سفیدپی - جستجوی لغت در جدول جو

سفیدپی
(سَ / سِ پَ / پِ)
شوم و نامبارک. (مجموعۀ مترادفات ص 330)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پفیدگی
تصویر پفیدگی
پف کردگی، حالت و چگونگی ورم کرده و آماسیده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سفیدی
تصویر سفیدی
سفید بودن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سفیداب
تصویر سفیداب
گرد سفیدی که از روی و برخی مواد دیگر گرفته می شود و در نقاشی به کار می رود، سفیداب روی، اکسید روی، پودر سفیدی که زنان به صورت خود می مالند، سپیده، سپیداب، سپتاک، سپیتاک، باروق، سپیداج، اسفیداج
سفیداب شیخ (سرب): گرد سفید و سمی مرکب از کربنات سرب و هیدروکسید سرب که مخلوط آن با روغن بزرک در نقاشی به کار می رود و ماده ای سمی است. تسمیۀ آن به سفیداب شیخ از آن جهت است که در اصفهان در خانواده ای به نام شیخ به طریقۀ خاصی ساخته می شده
فرهنگ فارسی عمید
(سَ / سِ پَ / پِ)
همان پی سفید است و سپیدپا. (آنندراج). رجوع به سپیدپا و پی سفید شود
لغت نامه دهخدا
(سَ / سِپَ)
نوعی از پشۀ کلان است. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
زنان بر روی مالند و نگار گران به کاربرند اسپیدک گرد سفیدی که زنان به صورت خود مالند سفیده اسفیداج، کربنات سرب که در نقاشی و رنگ کردن اطاقها به کار میرود سفیدآب شیخ اسفیداب سفیداب سرب، گرد سفیدی که از روی مواد دیگر گیرند و در نقاشی بکار برند سفیداب روی. یا سفیداب روی. اکسید زنک. یا سفیداب سرب. مخلوطی است از کربنات و ئیدرات سرب. گردیست سفید رنگ که با آب و روغن های نباتی مانند روغن کتان و بزرگ و غیره رنگ سفید پوشاننده ای میدهد و میتوان با افزودن رنگهای دیگر از آن رنگهای مختلف تهیه گرد ولی چون بر اثر ئیدروژن سولفوره هوا سیاه میگردد و سمیت آن نیز زیاد است تهیه و استعمال آن در برخی کشورها منع شده است سفیداب شیخ. یا سفیداب قلع. یکی از رنگهای جسمی است که برای نقاشی روی قلمدان و جلد کتاب و رحل قران و اوراق آس و غیره به کار میرفته. این رنگ از رنگهای غیر شفاف و حاجب ماورا است و به جای رنگ سفید استعمال میشود
فرهنگ لغت هوشیار
درختی است از تیره بیدها که در نیمکره شمالی گونه های مختلفش فراوان میروید. درختی است دو پایه و گلهایش کاملا برهنه و بدون جام و کاسه و پرچمها یا مادگی فقط برکگ کوچکی در بغل دمگل خود دارند گل نر این گیاه دارای پرچمهای زیاد و گل ماده دارای دو برچه است و دانه هایش کرکهای ریزی دارد جوانه های سپیدار آلوده با ماده صمغی چسبنده است. بلندی آن بالغ بر 20 متر میشود و محیط دایره اش تا 3 متر میرسد. پشت پهنک برگ سپیدار سفید رنگ است و چون تنه اش مستیما رشد میکند از آن برای ساختن تیر و ستون چوبی استفاده میکنند حور حورازرق غرب ابودقیق
فرهنگ لغت هوشیار
درختی است از تیره بیدها که در نیمکره شمالی گونه های مختلفش فراوان میروید. درختی است دو پایه و گلهایش کاملا برهنه و بدون جام و کاسه و پرچمها یا مادگی فقط برکگ کوچکی در بغل دمگل خود دارند گل نر این گیاه دارای پرچمهای زیاد و گل ماده دارای دو برچه است و دانه هایش کرکهای ریزی دارد جوانه های سپیدار آلوده با ماده صمغی چسبنده است. بلندی آن بالغ بر 20 متر میشود و محیط دایره اش تا 3 متر میرسد. پشت پهنک برگ سپیدار سفید رنگ است و چون تنه اش مستیما رشد میکند از آن برای ساختن تیر و ستون چوبی استفاده میکنند حور حورازرق غرب ابودقیق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پفیدگی
تصویر پفیدگی
ورم کردگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سفیدی
تصویر سفیدی
سفید بودن سپید بودن ابیض بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سپیدپر
تصویر سپیدپر
آق پر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سفیدی
تصویر سفیدی
بياضٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از سفیدی
تصویر سفیدی
Whiteness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از سفیدی
تصویر سفیدی
blancheur
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از سفیدی
تصویر سفیدی
weupe
دیکشنری فارسی به سواحیلی
سفید شده، سفیدی
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از سفیدی
تصویر سفیدی
سفیدی
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از سفیدی
تصویر سفیدی
সাদা রং
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از سفیدی
تصویر سفیدی
ความขาว
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از سفیدی
تصویر سفیدی
白さ
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از سفیدی
تصویر سفیدی
beyazlık
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از سفیدی
تصویر سفیدی
белизна
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از سفیدی
تصویر سفیدی
לוֹבֶן
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از سفیدی
تصویر سفیدی
하얀색
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از سفیدی
تصویر سفیدی
सफेदी
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از سفیدی
تصویر سفیدی
witheid
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از سفیدی
تصویر سفیدی
blancura
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از سفیدی
تصویر سفیدی
bianchezza
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از سفیدی
تصویر سفیدی
brancura
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از سفیدی
تصویر سفیدی
白色
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از سفیدی
تصویر سفیدی
biel
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از سفیدی
تصویر سفیدی
білизна
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از سفیدی
تصویر سفیدی
Weiße
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از سفیدی
تصویر سفیدی
keputihan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی