- سفنجانی
نام شهری است بحدود خراسان از ناحیت بالس. (حدود العالم)
معنی سفنجانی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
سخن گفتن برای مردم، نطق کردن، خطبه خواندن، سخنانی که توسط یک نفر در جلسه بیان می شود، جایی که سخنانی ادا می شود و گروهی برای گوش کردن به آن جمع می شوند
(اَ فَ)
لغت نامه دهخدا
بسیارگوی و یاوه درای. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). بسیارگوی. مفرط در گفتار. (از اقرب الموارد)
(خَ وِ)
لغت نامه دهخدا
منسوب به خونجان که قریتی است از قراء اصفهان و از این ناحیت دانشوران بزرگ برخاسته اند و همه به خونجانی موسومند. (از انساب سمعانی)
منسوب است به سیرجان که از بلاد کرمان میباشد، (الانساب سمعانی)
نطق کردن، خطبه خواندن، جایی که در آن گروهی برای شنیدن سخنان سخنران حاضر می شوند
