جدول جو
جدول جو

معنی سفتی - جستجوی لغت در جدول جو

سفتی
سختی
متضاد: نرمی، استحکام، محکمی، استواری
فرهنگ واژه مترادف متضاد
سفتی
صلابةً
تصویری از سفتی
تصویر سفتی
دیکشنری فارسی به عربی
سفتی
Stiffness
تصویری از سفتی
تصویر سفتی
دیکشنری فارسی به انگلیسی
سفتی
rigidité
تصویری از سفتی
تصویر سفتی
دیکشنری فارسی به فرانسوی
سفتی
硬直
تصویری از سفتی
تصویر سفتی
دیکشنری فارسی به ژاپنی
سفتی
Steifheit
تصویری از سفتی
تصویر سفتی
دیکشنری فارسی به آلمانی
سفتی
жорсткість
تصویری از سفتی
تصویر سفتی
دیکشنری فارسی به اوکراینی
سفتی
sztywność
تصویری از سفتی
تصویر سفتی
دیکشنری فارسی به لهستانی
سفتی
僵硬
تصویری از سفتی
تصویر سفتی
دیکشنری فارسی به چینی
سفتی
rigidez
تصویری از سفتی
تصویر سفتی
دیکشنری فارسی به پرتغالی
سفتی
rigidità
تصویری از سفتی
تصویر سفتی
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
سفتی
rigidez
تصویری از سفتی
تصویر سفتی
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
سفتی
stijfheid
تصویری از سفتی
تصویر سفتی
دیکشنری فارسی به هلندی
سفتی
sertlik
تصویری از سفتی
تصویر سفتی
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
سفتی
कठोरता
تصویری از سفتی
تصویر سفتی
دیکشنری فارسی به هندی
سفتی
kekakuan
تصویری از سفتی
تصویر سفتی
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
سفتی
경직성
تصویری از سفتی
تصویر سفتی
دیکشنری فارسی به کره ای
سفتی
קְשִׁיחוּת
تصویری از سفتی
تصویر سفتی
دیکشنری فارسی به عبری
سفتی
سختی
تصویری از سفتی
تصویر سفتی
دیکشنری فارسی به اردو
سفتی
কঠোরতা
تصویری از سفتی
تصویر سفتی
دیکشنری فارسی به بنگالی
سفتی
ความแข็ง
تصویری از سفتی
تصویر سفتی
دیکشنری فارسی به تایلندی
سفتی
жесткость
تصویری از سفتی
تصویر سفتی
دیکشنری فارسی به روسی
سفتی
ugumu
تصویری از سفتی
تصویر سفتی
دیکشنری فارسی به سواحیلی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ساتی
تصویر ساتی
(دخترانه)
در مصر باستان، نام فرشته نگهبان ارواح
فرهنگ نامهای ایرانی
(سِ)
نام ولایتی است از ترکستان منسوب به خوبان. (برهان) (آنندراج). ظاهراً مصحف سقین است
لغت نامه دهخدا
تصویری از سفری
تصویر سفری
منسوب به سفر: لوازم سفری، عازم سفر مسافر: هزار مرد سفری گشتند
فرهنگ لغت هوشیار
مونث اسفل پایین تر پست تر زیرین مونث اسفل پایین تر پست تر مقابل اعلی. منسوب به سفل پایینی زیرین مقابل علوی. یا عالم سفلی. جهان زیرین دنیا. مقابل عالم علوی جهان زبرین
فرهنگ لغت هوشیار
نرمی ملایمی مقابل سختی، نازکی ضعف، ناتوانی ضعف، تنبلی کاهلی، بیدوامی، بیهودگی بطلان، کندی بطوء آهستگی، تامل درنگ
فرهنگ لغت هوشیار
محکمی استواری سفتی مقابل سستی نرمی، دشواری اشکال مقابل آسانی سهولت، درشتی صلابت، بخل خست، سنگدلی بیرحمی، زحمت شفقت، محنت رنج، فقر تهیدستی، آسیب بلا آفت. یا سختی دیوار دهر. حوادث روزگار، آفتاب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سحتی
تصویر سحتی
جامه کهنه
فرهنگ لغت هوشیار
باز ایستادن دختر از لهو بازی با کودکان، جوانمردی نمودن، ورزشکاربودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جفتی
تصویر جفتی
برابری، مساوات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سستی
تصویر سستی
ضعف
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سختی
تصویر سختی
شدت، زحمت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از زفتی
تصویر زفتی
اکدا
فرهنگ واژه فارسی سره