- سفانج
- پارسی تازی گشته از شتابان
معنی سفانج - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
یونانی تازی گشته مارچوبه
مونث سفان کشتیساز، مروارید کشتیسازی
لاتینی تازی گشته دروج (اسفنج گویش گیلکی)
کشتی بان، کشتی باز
خداوند کشتی، ناخدا، کشتی ساز