- سفاد
- گای در ستور برجستن نر بر ماده
معنی سفاد - جستجوی لغت در جدول جو
- سفاد ((س))
- جفتگیری حیوانات
- سفاد
- جفت گیری حیوانات
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پوسیدگی، تباهی
جمع افد، زمان ها مرگ ها
زمانها، مرگ ها
سپید
خونریز
گفتارها
اداره، اداره کل، مقر
مخفف ایستاد
شتر تیز رو
بسیار سجده کننده
راستی، درست شدن، درستی در کردار و گفتار
غوره خشک خرما، کویک پژمرده
روشن، هر چیزی که برنگ برف باشد
سیخ بابزن
کود
از ریشه پارسی سبد گر
سفر کردن
خونریز، بسیار بخشنده، سخنور
برید گی شیر ماده شتر دارو
تخم اسپند سپند
سفیه بودن، نادانی بودن
کشتی بان، کشتی باز
پست شدن معروفست که ریزه کوزه سبوی شکسته باشد، گل رس پخته
خون ریزنده خونریز خونریز
ناسازی دشمنی خوک شنگی (شنگ خرطوم) آنندراج سناد را با کرگدن برابر دانسته که درست نیست، ماده شتر تنومند پساچند آک در پساوند چون زمین و زمان دود و دید اختلاف داشتن، اختلاف، در شعر عربی اختلاف حذو و اختلاف تاسیس است و در شعر پارسی اختلاف ردیف است چنانکه گفته اند: کنی ناخوش بما بر زندگانی اگر از مادمی دوری گزینی. ردف قافیه اول الف است و ردف قافیه دوم یاء
بیخوابی، کم خوابی
کالبد تن، کره زمین، و بمعنای سیاهی
دستبند که دست بندی یا گرفتار را با آن می بندند
نیست شدن، نابود شدن
مرکز سامان دهی به امری
ستاد ارتش: در امور نظامی مرکز فرماندهی در ارتش که طرح ها و نقشه های جنگی را بررسی و مطالعه می کند و شامل نیرو های زمینی و هوایی و دریایی است، ارکان حرب
ستاد ارتش: در امور نظامی مرکز فرماندهی در ارتش که طرح ها و نقشه های جنگی را بررسی و مطالعه می کند و شامل نیرو های زمینی و هوایی و دریایی است، ارکان حرب
بیداری، بی خوابی، کم خوابی