جمع واژۀ سعد. (منتهی الارب). فرخندگی. سعادت: مسعود تاجداری و هر روز بامداد بر تاج تو سعود کواکب نثار باد. مسعودسعد. و ایام نحوس به اوقات سعود بدل گردد. (سندبادنامه ص 84) ، ستارگان باسعادت مثل زهره و مشتری و قمر. (آنندراج) : با علو سپهر بادت امر با سعود زمانه بادت راز. مسعودسعد. هفت رخشان مه آبان بهم آیند چه باک که سعود از مه آبان بخراسان یابم. خاقانی
جَمعِ واژۀ سعد. (منتهی الارب). فرخندگی. سعادت: مسعود تاجداری و هر روز بامداد بر تاج تو سعود کواکب نثار باد. مسعودسعد. و ایام نحوس به اوقات سعود بدل گردد. (سندبادنامه ص 84) ، ستارگان باسعادت مثل زهره و مشتری و قمر. (آنندراج) : با علو سپهر بادت امر با سعود زمانه بادت راز. مسعودسعد. هفت رخشان مه آبان بهم آیند چه باک که سعود از مه آبان بخراسان یابم. خاقانی
اسمش سعودالملک و از سادات حسینی قزوین بوده و در مسجد جامع آن شهر امامت میکرده است. از اوست: شد فاش راز عشق من و کار از آن گذشت کز بیم غیر بر سر آن کو توان گذشت. (آتشکده چ زوار ص 230)
اسمش سعودالملک و از سادات حسینی قزوین بوده و در مسجد جامع آن شهر امامت میکرده است. از اوست: شد فاش راز عشق من و کار از آن گذشت کز بیم غیر بر سر آن کو توان گذشت. (آتشکده چ زوار ص 230)
دارو به بینی ریختنی. (منتهی الارب) (آنندراج). دارویی را گویند که اندر بینی چکانند. (ذخیره خوارزمشاهی). ج، سعوطات. دارو که در بینی افکنند. (مهذب الاسماء). آنچه در بینی کنند و مایع باشد باین اسم نامند و از اختراعات جالینوس است و عودالعطاس نیز به این اسم نامند. (تحفۀ حکیم مؤمن). رجوع به ضریر انطاکی ص 193 شود
دارو به بینی ریختنی. (منتهی الارب) (آنندراج). دارویی را گویند که اندر بینی چکانند. (ذخیره خوارزمشاهی). ج، سعوطات. دارو که در بینی افکنند. (مهذب الاسماء). آنچه در بینی کنند و مایع باشد باین اسم نامند و از اختراعات جالینوس است و عودالعطاس نیز به این اسم نامند. (تحفۀ حکیم مؤمن). رجوع به ضریر انطاکی ص 193 شود