دهی از دهستان زیراستاق بخش مرکزی شهرستان شاهرود. دارای 550 تن سکنه و آب آن از دورشته قنات است. محصول آن غلات، ارزن، پنبه، انواع میوه جات و صیفی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
دهی از دهستان زیراستاق بخش مرکزی شهرستان شاهرود. دارای 550 تن سکنه و آب آن از دورشته قنات است. محصول آن غلات، ارزن، پنبه، انواع میوه جات و صیفی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
قصبۀ مرکز بخش صیدآباد شهرستان دامغان است. این قصبه در 21 هزارگزی باختر دامغان و یک هزارگزی جنوب شوسۀ دامغان به سمنان واقع و مختصات جغرافیائی آن بشرح زیر است: طول 54 درجه و 9 دقیقه و 10 ثانیه عرض 36 درجه و 2 دقیقه و 3 ثانیه و ارتفاع 1190 گز. موقعیت قصبه: در جلگه واقع و هوای آن معتدل و خشک است. 1150 تن سکنه دارد. آب آن از قنات مهم. محصول عمده اش غلات، حبوبات، پنبه، بادام، پسته، انگور. شغل مردان زراعت، کسب و گله داری و صنایع دستی زنان کرباس بافی است. ادارۀ بخشداری، پاسگاه ژاندارمری، دبستان و 15 باب دکان و زیارتگاهی به نام امامزاده قاسم دارد. مزارع عیش آباد، اسماعیل آباد و احمدآباد جزء این قصبه است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
قصبۀ مرکز بخش صیدآباد شهرستان دامغان است. این قصبه در 21 هزارگزی باختر دامغان و یک هزارگزی جنوب شوسۀ دامغان به سمنان واقع و مختصات جغرافیائی آن بشرح زیر است: طول 54 درجه و 9 دقیقه و 10 ثانیه عرض 36 درجه و 2 دقیقه و 3 ثانیه و ارتفاع 1190 گز. موقعیت قصبه: در جلگه واقع و هوای آن معتدل و خشک است. 1150 تن سکنه دارد. آب آن از قنات مهم. محصول عمده اش غلات، حبوبات، پنبه، بادام، پسته، انگور. شغل مردان زراعت، کسب و گله داری و صنایع دستی زنان کرباس بافی است. ادارۀ بخشداری، پاسگاه ژاندارمری، دبستان و 15 باب دکان و زیارتگاهی به نام امامزاده قاسم دارد. مزارع عیش آباد، اسماعیل آباد و احمدآباد جزء این قصبه است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
نام یکی از دهستانهای چهارگانه بخش بستان آباد. شهرستان تبریز است. این دهستان در جنوب باختری بستان آباد و در دامنۀ جنوب خاوری و شمالی کوه سهند واقع است که از شمال به دهستان مهرانرود و سردرود، از جنوب به دهستان دیزج رود از خاور بدهستان مهرانرود، از باختر به بخش دهخوارقان و شهرستان مراغه متصل می شود. آب و هوای این دهستان سردسیر سالم و آب آن ازچشمه سارهای ارتفاعات سهند میباشد. مرکز دهستان اشکه درق دارای 510 تن سکنه است. و جمعیت کلی دهستان که دارای 40 آبادی بزرگ و کوچک است در حدود 19950 تن می باشد. قرای مهم آن عبارتند از امراﷲ. لیقوان. باشیسز. گل آخر. قره گوش. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
نام یکی از دهستانهای چهارگانه بخش بستان آباد. شهرستان تبریز است. این دهستان در جنوب باختری بستان آباد و در دامنۀ جنوب خاوری و شمالی کوه سهند واقع است که از شمال به دهستان مهرانرود و سردرود، از جنوب به دهستان دیزج رود از خاور بدهستان مهرانرود، از باختر به بخش دهخوارقان و شهرستان مراغه متصل می شود. آب و هوای این دهستان سردسیر سالم و آب آن ازچشمه سارهای ارتفاعات سهند میباشد. مرکز دهستان اشکه درق دارای 510 تن سکنه است. و جمعیت کلی دهستان که دارای 40 آبادی بزرگ و کوچک است در حدود 19950 تن می باشد. قرای مهم آن عبارتند از امراﷲ. لیقوان. باشیسز. گل آخر. قره گوش. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
دهی است از دهستان رحمت آباد بخش رودبار از شهرستان رشت واقع در 17هزارگزی شمال شرقی رودبار و50هزارگزی رستم آباد، کوهستانی است و هوای معتدل دارد، سکنۀ آن 61 تن است که مذهب تشیع دارند و به ترکی و کردی و فارسی تکلم می کنند، آب آن از چشمه و سفیدرود تأمین میشود، محصولش برنج و زیتون، و شغل اهالی زراعت و مکاری است و راه مالرو دارد، ده کوچک ایلات اوبه جزء رودآباد منظور شده است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
دهی است از دهستان رحمت آباد بخش رودبار از شهرستان رشت واقع در 17هزارگزی شمال شرقی رودبار و50هزارگزی رستم آباد، کوهستانی است و هوای معتدل دارد، سکنۀ آن 61 تن است که مذهب تشیع دارند و به ترکی و کردی و فارسی تکلم می کنند، آب آن از چشمه و سفیدرود تأمین میشود، محصولش برنج و زیتون، و شغل اهالی زراعت و مکاری است و راه مالرو دارد، ده کوچک ایلات اوبه جزء رودآباد منظور شده است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
دهی جزء دهستان اشکور پائین بخش رودسر شهرستان لاهیجان که در 55 هزارگزی جنوب رودسر و 19 هزارگزی جنوب باختری سی پل و چهار هزارگزی شوئیل واقع است. کوهستانی، سردسیر. دارای 75 تن سکنه. آب آن از چشمه و استخر. محصول آنجا غلات، بنشن، ارزن، فندق و لبنیات. شغل اهالی زراعت، گله داری، شال و کرباس بافی است. راه مالروی صعب العبور دارد. اکثر سکنۀ آن زمستان برای تأمین معاش به گیلان میروند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
دهی جزء دهستان اشکور پائین بخش رودسر شهرستان لاهیجان که در 55 هزارگزی جنوب رودسر و 19 هزارگزی جنوب باختری سی پل و چهار هزارگزی شوئیل واقع است. کوهستانی، سردسیر. دارای 75 تن سکنه. آب آن از چشمه و استخر. محصول آنجا غلات، بنشن، ارزن، فندق و لبنیات. شغل اهالی زراعت، گله داری، شال و کرباس بافی است. راه مالروی صعب العبور دارد. اکثر سکنۀ آن زمستان برای تأمین معاش به گیلان میروند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
دهی است از دهستان حومه بخش کرج شهرستان تهران. دارای 621 تن سکنه است. آب آن از رود خانه کرج. محصول آن غلات، چغندر قند، باغات یونجه، قلمستان است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
دهی است از دهستان حومه بخش کرج شهرستان تهران. دارای 621 تن سکنه است. آب آن از رود خانه کرج. محصول آن غلات، چغندر قند، باغات یونجه، قلمستان است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
دهی است از دهستان سیلاخور بخش الیگودرز شهرستان بروجرد، واقع در 36هزارگزی غرب الیگودرز و6هزارگزی شمال باختری راه شوسۀ ازنا به درود. دارای 1839 تن سکنه می باشد. آب آن از قنات و چاه و راه آن اتومبیل رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی است از دهستان سیلاخور بخش الیگودرز شهرستان بروجرد، واقع در 36هزارگزی غرب الیگودرز و6هزارگزی شمال باختری راه شوسۀ ازنا به درود. دارای 1839 تن سکنه می باشد. آب آن از قنات و چاه و راه آن اتومبیل رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی است از دهستان پائین شهرستان اردستان، در 14هزارگزی شمال شرقی اردستان و 4هزارگزی شمال راه اردستان به شهراب، در جلگه واقع و دارای 328 تن سکنه است. آبش از قنات، محصولش غلات و انار، شغل مردمش زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
دهی است از دهستان پائین شهرستان اردستان، در 14هزارگزی شمال شرقی اردستان و 4هزارگزی شمال راه اردستان به شهراب، در جلگه واقع و دارای 328 تن سکنه است. آبش از قنات، محصولش غلات و انار، شغل مردمش زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
دهی است از دهستان بیلوار بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان که در 11000گزی جنوب خاور مرزبانی و 1000گزی فیروزآباد واقعشده است. هوای آن سرد و سکنه اش 575 تن است. آب آن از چشمه و قنات تأمین میشود. محصول آن غلات، حبوبات، لبنیات، توتون، چغندرقند، پنبه و مختصر میوجات و شغل مردان زراعت و صنایع دستی زنان قالیچه، جاجیم، گلیم بافی و راه آن مالرو است. در فصل خشکی از کالیان اتومبیل میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی است از دهستان بیلوار بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان که در 11000گزی جنوب خاور مرزبانی و 1000گزی فیروزآباد واقعشده است. هوای آن سرد و سکنه اش 575 تن است. آب آن از چشمه و قنات تأمین میشود. محصول آن غلات، حبوبات، لبنیات، توتون، چغندرقند، پنبه و مختصر میوجات و شغل مردان زراعت و صنایع دستی زنان قالیچه، جاجیم، گلیم بافی و راه آن مالرو است. در فصل خشکی از کالیان اتومبیل میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
نام شهر مدائن است و آن را طهمورث دیوبند که از جملۀ پیشدادیان است بنا کرده بود و جمشید به اتمام رسانید. (برهان). آباد شده... و آن هفت شهر بوده که مدائن سبعه خوانده اند. قادسیه. رومیه. حیره. بابل. حلوان. نهروان و مدائن. جمشید بر دجلۀ بغداد از سنگ پلی عظیم بسته بود، اسکندر آن پل را مانند تخت جمشید خراب کرد. (آنندراج). و رجوع به نزهه القلوب مقاله الثالثه ص 44 شود
نام شهر مدائن است و آن را طهمورث دیوبند که از جملۀ پیشدادیان است بنا کرده بود و جمشید به اتمام رسانید. (برهان). آباد شده... و آن هفت شهر بوده که مدائن سبعه خوانده اند. قادسیه. رومیه. حیره. بابل. حلوان. نهروان و مدائن. جمشید بر دجلۀ بغداد از سنگ پلی عظیم بسته بود، اسکندر آن پل را مانند تخت جمشید خراب کرد. (آنندراج). و رجوع به نزهه القلوب مقاله الثالثه ص 44 شود
دهی از دهستان قزلچیلو است که در بخش ماه نشان شهرستان زنجان واقع است و 214 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2) دهی از دهستان سهررود است که در بخش قیدار شهرستان زنجان واقع است و 239 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2) دهی از دهستان سرد رود است که در بخش رزن شهرستان همدان واقع است و 110 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی از دهستان قزلچیلو است که در بخش ماه نشان شهرستان زنجان واقع است و 214 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2) دهی از دهستان سهررود است که در بخش قیدار شهرستان زنجان واقع است و 239 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2) دهی از دهستان سرد رود است که در بخش رزن شهرستان همدان واقع است و 110 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
آه سرد. نالۀ سرد: همان شهر ایرانش آمد بیاد همی برکشید از جگر سرد باد. فردوسی. چو گفتار موبد بیاد آمدش ز دل بر یکی سرد باد آمدش. فردوسی. چو از پندهای تو یاد آورم همی از جگر سرد باد آورم. فردوسی. برآرم سرد بادی زین دل ریش نمایم باد را حال دل خویش. (ویس و رامین). همه شهر با گریه و سرد باد خروشان گرفته قبای قباد. اسدی
آه سرد. نالۀ سرد: همان شهر ایرانش آمد بیاد همی برکشید از جگر سرد باد. فردوسی. چو گفتار موبد بیاد آمدش ز دل بر یکی سرد باد آمدش. فردوسی. چو از پندهای تو یاد آورم همی از جگر سرد باد آورم. فردوسی. برآرم سرد بادی زین دل ریش نمایم باد را حال دل خویش. (ویس و رامین). همه شهر با گریه و سرد باد خروشان گرفته قبای قباد. اسدی
دهی جزء دهستان کیونی بخش سجید شهرستان هروآباد، دارای 341 تن سکنه است. آب آن از رودخانه و محصول آن غلات، حبوبات، پنبه، کرچک است. شغل اهالی زراعت و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی جزء دهستان کیونی بخش سجید شهرستان هروآباد، دارای 341 تن سکنه است. آب آن از رودخانه و محصول آن غلات، حبوبات، پنبه، کرچک است. شغل اهالی زراعت و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است جزء بخش طالقان شهرستان تهران. دارای 648 تن سکنه. آب آن از رود خانه محلی. محصول آنجا غلات، یونجه، لوبیا، عدس، سیب زمینی، خیار و میوه. شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
دهی است جزء بخش طالقان شهرستان تهران. دارای 648 تن سکنه. آب آن از رود خانه محلی. محصول آنجا غلات، یونجه، لوبیا، عدس، سیب زمینی، خیار و میوه. شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
ده کوچکی است از بخش شمیران، شهرستان تهران واقع در 11000 گزی خاور تجریش متصل براه شوسۀ قلهک - لشکرک، سکنۀ آن 12 تن است، (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1) نام دهی ازآذربایجان: ’و بدیه شادآباد پیر شیروان واکابر بسیار است، ’ (نزهه القلوب مقالۀ سوم ص 78)
ده کوچکی است از بخش شمیران، شهرستان تهران واقع در 11000 گزی خاور تجریش متصل براه شوسۀ قلهک - لشکرک، سکنۀ آن 12 تن است، (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1) نام دهی ازآذربایجان: ’و بدیه شادآباد پیر شیروان واکابر بسیار است، ’ (نزهه القلوب مقالۀ سوم ص 78)
ده کوچکی است از دهستان گاورود بخ-ش کامیاران شهرستان سنندج، واقع در 34هزارگزی شمال خاوری کامیاران و 2هزارگزی سیانار، دارای 45 تن سکنه، و نام قدیم آن دانان است. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
ده کوچکی است از دهستان گاورود بخ-ش کامیاران شهرستان سنندج، واقع در 34هزارگزی شمال خاوری کامیاران و 2هزارگزی سیانار، دارای 45 تن سکنه، و نام قدیم آن دانان است. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی جزء بخش کن شهرستان تهران 1000 گزی جنوب کن. دارای 792 تن سکنه است. آب آن از قنات و از نهر یافت آباد و رودخانه کرج است. محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت میباشد. دبستان دارد و طایفۀ تیموری در آنجا ساکن هستند. سر راه فرعی تهران به علیشاه عوض شهریار واقع شده و همه روز ماشین رفت و آمد میکند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
دهی جزء بخش کن شهرستان تهران 1000 گزی جنوب کن. دارای 792 تن سکنه است. آب آن از قنات و از نهر یافت آباد و رودخانه کرج است. محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت میباشد. دبستان دارد و طایفۀ تیموری در آنجا ساکن هستند. سر راه فرعی تهران به علیشاه عوض شهریار واقع شده و همه روز ماشین رفت و آمد میکند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
دهی است جزو بخش شهریار شهرستان تهران در جلگه و معتدل است. سکنۀ آن 216 تن است. آب آن از قنات و سیاه آب ابراهیم آباد و محصول آن غلات، صیفی، چغندرقند، انگور و شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
دهی است جزو بخش شهریار شهرستان تهران در جلگه و معتدل است. سکنۀ آن 216 تن است. آب آن از قنات و سیاه آب ابراهیم آباد و محصول آن غلات، صیفی، چغندرقند، انگور و شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
ناحیتی از بلوک همدان. حد شمالی مهربان، حد شرقی چهاربلوک، حد جنوبی کنگاور و تویسرکان و حد غربی سنقر. عده قری 124، جمعیت در حدود 37000 تن، مرکز آن نیز اسدآباد که در راه همدان بکرمانشاه است و گردنۀ معروفی دارد که در موقع زمستان غالباً از برف مستور میشود و قصبۀ اسدآباد در دامنۀ آن قرار گرفته. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 383). و آن کنار راه همدان و کرمانشاه میان شهرآب و دهنبران در 434 هزارگزی تهران است و پستخانه و تلگرافخانه دارد و مولد سیدجمال الدین اسدآبادی متخلص به افغانی است. یاقوت گوید: اسدآباد شهری است که اسد بن ذی السرو الحمیری بهنگام عبور از آنجا با تبع عمارت کرد و ایرانیان سین را بمعجمۀ ساکن تلفظ کنند و آن شهری است که تا همدان یک منزل راه است و بین آن و مطابخ کسری سه فرسنگ است و تا قصراللصوص چهار فرسنگ و جماعتی بسیار از اهل علم و حدیث بدانجا نسبت دارند. (معجم البلدان). و رجوع به فهرست تاریخ جهانگشای جوینی ج 2 و مرآت البلدان و فهرست مجمل التواریخ و القصص و فهرست نزهه القلوب ج 3 شود، فروگذاشتن. (تاج المصادر بیهقی). بخودگذاشتن، چنانکه شتر را. (از منتهی الارب)، فرت بافتن. (تاج المصادر بیهقی). زود دربافتن، بافتن، چنانکه جامه را. تار بافتن، اصلاح کردن بین دو کس. اصلاح میان دو تن، سست و فروهشته شدن غلاف غورۀ خرما. (منتهی الارب)، نرم شدن دنبالۀ غورۀ خرما
ناحیتی از بلوک همدان. حد شمالی مهربان، حد شرقی چهاربلوک، حد جنوبی کنگاور و تویسرکان و حد غربی سُنقر. عده قری 124، جمعیت در حدود 37000 تن، مرکز آن نیز اسدآباد که در راه همدان بکرمانشاه است و گردنۀ معروفی دارد که در موقع زمستان غالباً از برف مستور میشود و قصبۀ اسدآباد در دامنۀ آن قرار گرفته. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 383). و آن کنار راه همدان و کرمانشاه میان شهرآب و دهنبران در 434 هزارگزی تهران است و پستخانه و تلگرافخانه دارد و مولد سیدجمال الدین اسدآبادی متخلص به افغانی است. یاقوت گوید: اسدآباد شهری است که اسد بن ذی السرو الحمیری بهنگام عبور از آنجا با تبع عمارت کرد و ایرانیان سین را بمعجمۀ ساکن تلفظ کنند و آن شهری است که تا همدان یک منزل راه است و بین آن و مطابخ کسری سه فرسنگ است و تا قصراللصوص چهار فرسنگ و جماعتی بسیار از اهل علم و حدیث بدانجا نسبت دارند. (معجم البلدان). و رجوع به فهرست تاریخ جهانگشای جوینی ج 2 و مرآت البلدان و فهرست مجمل التواریخ و القصص و فهرست نزهه القلوب ج 3 شود، فروگذاشتن. (تاج المصادر بیهقی). بخودگذاشتن، چنانکه شتر را. (از منتهی الارب)، فرت بافتن. (تاج المصادر بیهقی). زود دربافتن، بافتن، چنانکه جامه را. تار بافتن، اصلاح کردن بین دو کس. اصلاح میان دو تن، سست و فروهشته شدن غلاف غورۀ خرما. (منتهی الارب)، نرم شدن دنبالۀ غورۀ خرما
علی پاشا، فرزند احمدپاشا بیگلربیگی تونس. وی در زمان سلطنت سلطان عثمان ثانی به صدارت عظمی رسیده و در زمان سلطان احمدخان (1026 هجری قمری) با مقام وزارت سمت والی تونس را داشته و در زمان سلطان مصطفی خان (1027) نیروی دریایی زیر فرمان او بوده است. نامبرده در این مقام به سال 1028 در دریای سیاه 6 فروند از کشتی های دشمن را محاصره و توقیف کرد و بدین مناسبت مورد تشویق و محبت سلطان قرار گرفت، او در 1029 از طرف سلطان عثمان خان شهید به صدارت عظمی منصوب شد و یک سال بعد (1030) درگذشت. رجوع شود به قاموس الاعلام ترکی ج 3
علی پاشا، فرزند احمدپاشا بیگلربیگی تونس. وی در زمان سلطنت سلطان عثمان ثانی به صدارت عظمی رسیده و در زمان سلطان احمدخان (1026 هجری قمری) با مقام وزارت سمت والی تونس را داشته و در زمان سلطان مصطفی خان (1027) نیروی دریایی زیر فرمان او بوده است. نامبرده در این مقام به سال 1028 در دریای سیاه 6 فروند از کشتی های دشمن را محاصره و توقیف کرد و بدین مناسبت مورد تشویق و محبت سلطان قرار گرفت، او در 1029 از طرف سلطان عثمان خان شهید به صدارت عظمی منصوب شد و یک سال بعد (1030) درگذشت. رجوع شود به قاموس الاعلام ترکی ج 3
قصبه ای جزء دهستان زهرا بخش بوئین شهرستان قزوین، دارای 2070 تن سکنه است. آب آن از قنات و در بهار از رودخانه حاجی عرب تأمین میشود. محصول آن غلات، انگور، خربزه و شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
قصبه ای جزء دهستان زهرا بخش بوئین شهرستان قزوین، دارای 2070 تن سکنه است. آب آن از قنات و در بهار از رودخانه حاجی عرب تأمین میشود. محصول آن غلات، انگور، خربزه و شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
دهی است از دهستان یک مهۀ بخش مسجد سلیمان شهرستان اهواز واقع در 40 هزارگزی جنوب خاوری مسجد سلیمان و 2 هزارگزی خاور راه شوسۀ مسجد سلیمان به هفت گل. هوای آن گرم و دارای 700 تن سکنه است. آب آنجا از گلگیر تأمین میشود. محصول آن غلات و شغل اهالی کارگری شرکت نفت و زراعت و گله داری است. راه اتومبیل رو دارد. ساکنین از طایفه هفت لنگ بختیاری میباشند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی است از دهستان یک مهۀ بخش مسجد سلیمان شهرستان اهواز واقع در 40 هزارگزی جنوب خاوری مسجد سلیمان و 2 هزارگزی خاور راه شوسۀ مسجد سلیمان به هفت گل. هوای آن گرم و دارای 700 تن سکنه است. آب آنجا از گلگیر تأمین میشود. محصول آن غلات و شغل اهالی کارگری شرکت نفت و زراعت و گله داری است. راه اتومبیل رو دارد. ساکنین از طایفه هفت لنگ بختیاری میباشند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی است از دهستان زلقی بخش الیگودرز شهرستان بروجرد، واقع در 72 هزارگزی جنوب خاوری الیگودرز، درکنار راه مالرو دستگرد به پرچل، کوهستانی و سردسیر، آب آن از قنات و چشمه، محصول آن غلات، لبنیات، چغندرو پنبه است، 253 تن سکنه دارد که به زراعت و گله داری مشغولند، از صنایع دستی پارچه بافی در آن معمول است، راه مالرو دارد، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
دهی است از دهستان زلقی بخش الیگودرز شهرستان بروجرد، واقع در 72 هزارگزی جنوب خاوری الیگودرز، درکنار راه مالرو دستگرد به پرچل، کوهستانی و سردسیر، آب آن از قنات و چشمه، محصول آن غلات، لبنیات، چغندرو پنبه است، 253 تن سکنه دارد که به زراعت و گله داری مشغولند، از صنایع دستی پارچه بافی در آن معمول است، راه مالرو دارد، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
یکی از دهستان های بخش مرکزی شهرستان سیرجان است. این دهستان دارای هوای سردسیری بوده و از 123 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده و سکنۀ آن 864 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
یکی از دهستان های بخش مرکزی شهرستان سیرجان است. این دهستان دارای هوای سردسیری بوده و از 123 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده و سکنۀ آن 864 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
دهی است از دهستان زوارم بخش شیروان شهرستان قوچان. واقع در 18هزارگزی جنوب باختری شیروان و 5هزارگزی جنوب مالرو عمومی شیروان - سبزوار. ناحیه ای است کوهستانی آب و هوای آن معتدل است و 623 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و رودخانه تأمین میشود. محصولات آن غلات و انگور است. اهالی به کشاورزی، مالداری و قالیچه بافی اشتغال دارند. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
دهی است از دهستان زوارم بخش شیروان شهرستان قوچان. واقع در 18هزارگزی جنوب باختری شیروان و 5هزارگزی جنوب مالرو عمومی شیروان - سبزوار. ناحیه ای است کوهستانی آب و هوای آن معتدل است و 623 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و رودخانه تأمین میشود. محصولات آن غلات و انگور است. اهالی به کشاورزی، مالداری و قالیچه بافی اشتغال دارند. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
دهی است از دهستان حومه بخش کرج شهرستان تهران در 20 هزارگزی غرب کرج کنار راه کرج به اشتهارد، در جلگۀ معتدل هوائی واقع و دارای 1200 تن سکنه است. آبش از رود خانه کرج و محصولش غلات، بنشن، صیفی، چغندرقند، و شغل مردمش زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
دهی است از دهستان حومه بخش کرج شهرستان تهران در 20 هزارگزی غرب کرج کنار راه کرج به اشتهارد، در جلگۀ معتدل هوائی واقع و دارای 1200 تن سکنه است. آبش از رود خانه کرج و محصولش غلات، بنشن، صیفی، چغندرقند، و شغل مردمش زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)