کوچکترین پرنده ای است بسیار بانشاط و ظاهراً لاسکوی. گنجشکی است سخت خرد که دائم دم خود را می جنباند. مرغی است کوچک برنگ خشینه که بیشتر در گلستانها بوده و بجهد. (یادداشت مؤلف). - امثال: سسک هفت بچه می آورد یکیش بلبل است. یا بلبل هفت بچه میگذارد شش تا سسک است یکی بلبل
کوچکترین پرنده ای است بسیار بانشاط و ظاهراً لاسکوی. گنجشکی است سخت خرد که دائم دم خود را می جنباند. مرغی است کوچک برنگ خشینه که بیشتر در گلستانها بوده و بجهد. (یادداشت مؤلف). - امثال: سسک هفت بچه می آورد یکیش بلبل است. یا بلبل هفت بچه میگذارد شش تا سسک است یکی بلبل
سبک سینمایی (Cinematic Style) شیوه ی استفاده از تکنیک های سینمایی مشخص که معمولا برای فیلمسازان بزرگ منحصر به فرد است و می تواند فیلم یا گروهی از فیلمهای هم شکل را پدید آورد. سبک کارگردان یعنی روش یا نحوه ی خاصی که یک کارگردان در ساخت فیلم یا اثر هنری دیگر به کار می برد. هر کارگردان از طریق انتخاب هنری، فنی و نظریه ای خود، یک سبک منحصر به فرد برای ایجاد احساسات، تاثیرگذاری بر بیننده، و بیان موضوعات خود توسعه می دهد. برخی از اصطلاحات معروف درباره ی سبک کارگردانی شامل موارد زیر هستند: ۱. فتوسیب (Photogénie): این اصطلاح توسط سرژی ایزنشتین مطرح شد و به معنای توانایی یک فیلم برای نمایش و برجسته سازی زیبایی های واقعیت است. ۲. نئو رئالیسم (Neorealism): این جریان در دهه های ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ در ایتالیا ظهور کرد و بیانگر نمایش واقعیت های اجتماعی و انسانی بدون استفاده از دست کاری بیش از حد به منظور تولید احساسات شدید است. ۳. بازتاب گرایی (Reflectionism): این سبک مرتبط با کارگردانانی است که از تاریخ، فرهنگ و اندیشه های خود برای نمایش دادن اتفاقات و موضوعات معاصر استفاده می کنند. سبک کارگردانی یک کارگردان نقش بسیار مهمی در تعریف و شکل دهی به اثرات او دارد و اغلب می توان از این سبک ها برای تفکر در مورد انواع مختلف داستان ها، شخصیت ها، و موضوعات در فیلم ها و سایر آثار هنری استفاده کرد.
سبک سینمایی (Cinematic Style) شیوه ی استفاده از تکنیک های سینمایی مشخص که معمولا برای فیلمسازان بزرگ منحصر به فرد است و می تواند فیلم یا گروهی از فیلمهای هم شکل را پدید آورد. سبک کارگردان یعنی روش یا نحوه ی خاصی که یک کارگردان در ساخت فیلم یا اثر هنری دیگر به کار می برد. هر کارگردان از طریق انتخاب هنری، فنی و نظریه ای خود، یک سبک منحصر به فرد برای ایجاد احساسات، تاثیرگذاری بر بیننده، و بیان موضوعات خود توسعه می دهد. برخی از اصطلاحات معروف درباره ی سبک کارگردانی شامل موارد زیر هستند: ۱. فتوسیب (Photogénie): این اصطلاح توسط سرژی ایزنشتین مطرح شد و به معنای توانایی یک فیلم برای نمایش و برجسته سازی زیبایی های واقعیت است. ۲. نئو رئالیسم (Neorealism): این جریان در دهه های ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ در ایتالیا ظهور کرد و بیانگر نمایش واقعیت های اجتماعی و انسانی بدون استفاده از دست کاری بیش از حد به منظور تولید احساسات شدید است. ۳. بازتاب گرایی (Reflectionism): این سبک مرتبط با کارگردانانی است که از تاریخ، فرهنگ و اندیشه های خود برای نمایش دادن اتفاقات و موضوعات معاصر استفاده می کنند. سبک کارگردانی یک کارگردان نقش بسیار مهمی در تعریف و شکل دهی به اثرات او دارد و اغلب می توان از این سبک ها برای تفکر در مورد انواع مختلف داستان ها، شخصیت ها، و موضوعات در فیلم ها و سایر آثار هنری استفاده کرد.
ناودان، آبراهه، مجرای کوچک آب رشته ریسه، رشته مروارید، نخست شیر که دوشیده شود، رده، سیم کهرب جوجه کبک نر، جوجه سنگخوار در کشیدن چیزی در چیزی چنانکه مروارید و مهره را در یک بند کشیدن، ملازم شدن چیزی را. کبک بچه نر، بچه سنگخوار
ناودان، آبراهه، مجرای کوچک آب رشته ریسه، رشته مروارید، نخست شیر که دوشیده شود، رده، سیم کهرب جوجه کبک نر، جوجه سنگخوار در کشیدن چیزی در چیزی چنانکه مروارید و مهره را در یک بند کشیدن، ملازم شدن چیزی را. کبک بچه نر، بچه سنگخوار
سر کوچک سستی پس از توانایی سر کوچک، افزونی وزن یا بهای چیزی نسبت به چیز دیگر اضافه بار، منفذی که در نهر یا جوی احداث کنند تا آب از آنجا به زمینی که باید آبیاری شود جاری گردد
سر کوچک سستی پس از توانایی سر کوچک، افزونی وزن یا بهای چیزی نسبت به چیز دیگر اضافه بار، منفذی که در نهر یا جوی احداث کنند تا آب از آنجا به زمینی که باید آبیاری شود جاری گردد
رعنا و رعنایی که بی عقل و بی هنری باشد بلند کردن و بلند شدن، بلند گردانیدن بام بام خانه، سراپا ماهی ماهی، جمع اسماک سماک، ماهیی که زمین بر روی اوست (اساطیر)
رعنا و رعنایی که بی عقل و بی هنری باشد بلند کردن و بلند شدن، بلند گردانیدن بام بام خانه، سراپا ماهی ماهی، جمع اسماک سماک، ماهیی که زمین بر روی اوست (اساطیر)
کلمات را بطرز نیکو تلفیق کردن و آراستن خلاف سنگین، کم وزن آزمایش، سیمگدازی ریخته گری در تازی با این دو آرش به کار می رود در فارسی: ، روش روال، ریخت فلز ذوب شده را در قالب ریختن، طرز روش شیوه، روشی خاص که شاعر یا نویسنده ادراک و احساس خود را بیان کند طرز بیان ما فی الضمیر. یا سبک ترکستانی. اصطلاح نادرستی است به جای سبک خراسانی. یا سبک خراسانی. سبکی است که شاعران خراسان بزرگ در عهد سامانی غرنوی سلجوقی و خوارزمشاهی تعقیب میکردند از جمله نمایندگان این سبک رودکی شهید بلخی عنصری فرخی منوچهری و انوری را باید نام برد. یا سبک عراقی. سبکی که شاعران عراق معجم از قرن ششم به بعد تعقیب کردند. از جمله نمایندگان این سبک جمال الدین اصفهانی و کمال الدین خلاق المعانی هستند. یا سبک هندی. سبکی که گویندگان فارسی زبان ایران و هند در روزگار صفویان دنبال میکردند. از نمایندگان این سبک صائب عرفی و کلیم میباشد. توضیح تقسیم سبک شعر فارسی به صور فوق جنبه علمی ندارد. کم وزن خفیف مقابل سنگین ثقیل، چست چالاک، شخص بی وقار، مجرد بی تعلق، تند زود سریع
کلمات را بطرز نیکو تلفیق کردن و آراستن خلاف سنگین، کم وزن آزمایش، سیمگدازی ریخته گری در تازی با این دو آرش به کار می رود در فارسی: ، روش روال، ریخت فلز ذوب شده را در قالب ریختن، طرز روش شیوه، روشی خاص که شاعر یا نویسنده ادراک و احساس خود را بیان کند طرز بیان ما فی الضمیر. یا سبک ترکستانی. اصطلاح نادرستی است به جای سبک خراسانی. یا سبک خراسانی. سبکی است که شاعران خراسان بزرگ در عهد سامانی غرنوی سلجوقی و خوارزمشاهی تعقیب میکردند از جمله نمایندگان این سبک رودکی شهید بلخی عنصری فرخی منوچهری و انوری را باید نام برد. یا سبک عراقی. سبکی که شاعران عراق معجم از قرن ششم به بعد تعقیب کردند. از جمله نمایندگان این سبک جمال الدین اصفهانی و کمال الدین خلاق المعانی هستند. یا سبک هندی. سبکی که گویندگان فارسی زبان ایران و هند در روزگار صفویان دنبال میکردند. از نمایندگان این سبک صائب عرفی و کلیم میباشد. توضیح تقسیم سبک شعر فارسی به صور فوق جنبه علمی ندارد. کم وزن خفیف مقابل سنگین ثقیل، چست چالاک، شخص بی وقار، مجرد بی تعلق، تند زود سریع
پارسی تازی شده ساخته شده از بس بس است تو را بس کن اکلیل الملک بس است ترا بسیار است ترا: (نک شبانگاه اجل نزدیک شد - خل هذا اللعب بسک لاعد) (مثنوی. نیکلسن. دفتر 5 ص 297)، پنبه پیچیده و فتیله کرده جهت رشتن
پارسی تازی شده ساخته شده از بس بس است تو را بس کن اکلیل الملک بس است ترا بسیار است ترا: (نک شبانگاه اجل نزدیک شد - خل هذا اللعب بسک لاعد) (مثنوی. نیکلسن. دفتر 5 ص 297)، پنبه پیچیده و فتیله کرده جهت رشتن
حشره ای است سیاه یا سرخ و پردار که در جاهای نمناک پیدا میشود حشره ایست از راسته قاب بالان که بدنی کشیده و قهوه یی دارد و بالهایش نیز همرنگ بدن میباشد. دو بال جلو این جانور ضخیم و مانند دو قاب روی بالهای نازک عقب را می پوشاند. قطعات دهنی وی از نوع جونده است. سوسک بیشتر شبها از لانه خارج شده از خرده ریز غذا ها تغذیه میکند و چون حامل نطفه میکربهای مختلف است جانوری موذی و خطرناک است سپیرک سپیرو. یا سوسک طلایی. حشره ایست از راسته قاب بالان که در حدود 25 گونه از آن شناخته شده حشره ایست سنگین و کندرو برنگ طلایی مایل به قرمز شکمش مایل به سفیدی است و در انتهای شکمش نوع آلت نوک تیزی جهت حفر زمین قرار دارد. نوزاد این حشره و همچنین حشره بالغ علفخوارند و بیشتر به مزارع چغندر و چغندر قند حمله میکنند زنبور طلایی
حشره ای است سیاه یا سرخ و پردار که در جاهای نمناک پیدا میشود حشره ایست از راسته قاب بالان که بدنی کشیده و قهوه یی دارد و بالهایش نیز همرنگ بدن میباشد. دو بال جلو این جانور ضخیم و مانند دو قاب روی بالهای نازک عقب را می پوشاند. قطعات دهنی وی از نوع جونده است. سوسک بیشتر شبها از لانه خارج شده از خرده ریز غذا ها تغذیه میکند و چون حامل نطفه میکربهای مختلف است جانوری موذی و خطرناک است سپیرک سپیرو. یا سوسک طلایی. حشره ایست از راسته قاب بالان که در حدود 25 گونه از آن شناخته شده حشره ایست سنگین و کندرو برنگ طلایی مایل به قرمز شکمش مایل به سفیدی است و در انتهای شکمش نوع آلت نوک تیزی جهت حفر زمین قرار دارد. نوزاد این حشره و همچنین حشره بالغ علفخوارند و بیشتر به مزارع چغندر و چغندر قند حمله میکنند زنبور طلایی