قریه ای است پنج فرسنگ و نیمی میانۀ جنوب و مشرق طارم. (فارسنامۀ ناصری ص 219). در پنج فرسنگی سلطانیه و در دامنۀ جبال طارم. (تاریخ مغول تألیف اقبال صص 39- 40)
قریه ای است پنج فرسنگ و نیمی میانۀ جنوب و مشرق طارم. (فارسنامۀ ناصری ص 219). در پنج فرسنگی سلطانیه و در دامنۀ جبال طارم. (تاریخ مغول تألیف اقبال صص 39- 40)
رده ای از نرم تنان مانند ماهی مرکب که در اطراف سر آن ها بازوهای گوشتی بادکش دار قرار دارد که به وسیلۀ آن حرکت می کنند یا شکار خود را می گیرند، پابرسران عمامه، دستار، کلاه نرم که زیر کلاه آهنی بر سر بگذارند، کلاه خود
رده ای از نرم تنان مانند ماهی مرکب که در اطراف سر آن ها بازوهای گوشتی بادکش دار قرار دارد که به وسیلۀ آن حرکت می کنند یا شکار خود را می گیرند، پابَرسَران عمامه، دستار، کلاه نرم که زیر کلاه آهنی بر سر بگذارند، کلاه خود
بلوک سرچاهان از سردسیرات فارس میانۀ مشرق و شمال شیراز است، درازی آن از حسن آباد تا گلخنگان شش فرسنگ، پهنای آن از چنارناز تا حسامی چهار فرسنگ. محدود است از جانب مشرق و شمال به بلوک بوانات و از سمت مغرب به بلوک کمین و قونقری و از طرف جنوب به بلوک آباده طشک. هوای این بلوک در تابستان در کمال اعتدال. انواع درختان سردسیری را بخوبی بپروراند. محصولش گندم و جو و خشخاش و پنبه و کنجد و نخود، آبش از رود خانه حسامی و چشمه است. قصبۀ این بلوک را گلخنگان گویند. و اکنون از آبادی آن کاسته چهل پنجاه درب خانه بیش ندارد و آبادی را به قریه زیارت انداخته اند که نزدیک به دویست درب خانه دارد و این بلوک را یازده قریۀ آباد است. (فارسنامۀ ناصری گفتار دوم ص 219)
بلوک سرچاهان از سردسیرات فارس میانۀ مشرق و شمال شیراز است، درازی آن از حسن آباد تا گلخنگان شش فرسنگ، پهنای آن از چنارناز تا حسامی چهار فرسنگ. محدود است از جانب مشرق و شمال به بلوک بوانات و از سمت مغرب به بلوک کمین و قونقری و از طرف جنوب به بلوک آباده طشک. هوای این بلوک در تابستان در کمال اعتدال. انواع درختان سردسیری را بخوبی بپروراند. محصولش گندم و جو و خشخاش و پنبه و کنجد و نخود، آبش از رود خانه حسامی و چشمه است. قصبۀ این بلوک را گلخنگان گویند. و اکنون از آبادی آن کاسته چهل پنجاه درب خانه بیش ندارد و آبادی را به قریه زیارت انداخته اند که نزدیک به دویست درب خانه دارد و این بلوک را یازده قریۀ آباد است. (فارسنامۀ ناصری گفتار دوم ص 219)
دهی است از دهستان رمشک بخش کهنوج شهرستان جیرفت که در 180 هزارگزی جنوب خاوری کهنوج بر سر راه مالرو گابریک به رمشک واقع شده، کوهستانی و گرمسیر است و 50 تن سکنه دارد، آبش از قنات، محصولش برنج، تنباکو و خرما، شغل اهالی زراعت وراهش مالرو است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8) ده کوچکی است از دهستان انگهران بخش کهنوج شهرستان جیرفت که در 132 هزارگزی جنوب کهنوج بر سر راه مالرو سیربک به چغین واقع شده، کوهستانی و گرمسیر است و 40 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8) ده کوچکی است از دهستان سیربک بخش میناب شهرستان بندرعباس که در 90 هزارگزی جنوب میناب و 3 هزارگزی خاور راه مالرو جاسک به میناب واقع شده و 30 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
دهی است از دهستان رمشک بخش کهنوج شهرستان جیرفت که در 180 هزارگزی جنوب خاوری کهنوج بر سر راه مالرو گابریک به رمشک واقع شده، کوهستانی و گرمسیر است و 50 تن سکنه دارد، آبش از قنات، محصولش برنج، تنباکو و خرما، شغل اهالی زراعت وراهش مالرو است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8) ده کوچکی است از دهستان انگهران بخش کهنوج شهرستان جیرفت که در 132 هزارگزی جنوب کهنوج بر سر راه مالرو سیربک به چغین واقع شده، کوهستانی و گرمسیر است و 40 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8) ده کوچکی است از دهستان سیربک بخش میناب شهرستان بندرعباس که در 90 هزارگزی جنوب میناب و 3 هزارگزی خاور راه مالرو جاسک به میناب واقع شده و 30 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
نام یکی از دهستانهای بخش فرمهین شهرستان اراک است. این دهستان در شمال شهر اراک و کویر نمک میغان واقع و هوای آن سرد و سالم و آب کلیۀ قراء آن از قنوات است که طول اکثر آنهابه 6هزار گز میرسد. فراهان از سه قسمت به نام بالا وپائین و سادات تشکیل میگردد. جمع قراء دهستان فراهان 129 قریه و دارای 61هزار تن سکنه است. محصولاتش غلات، بنشن و میوه جات است. گله داری یکی از کارهای عمده سکنۀ بخش و پوست برۀ این حدود به خوبی معروف است وخریدار زیاد دارد. صنایع دستی زنان این دهستان قالی و قالیچه بافی با نقشه است. قراء مهم دهستان عبارتند از هزاوه که یکی از قراء خوش آب وهوای فراهان سادات بوده مولد مردان بزرگی مانند امیرکبیر، میرزا بزرگ فراهانی و میرزا ابوالقاسم قائم مقام است و فعلاً در حدود هفتصد تن سکنه دارد. جلوس اباقاخان بن هلاکوخان بعداز پدر در تاریخ 13 رمضان 663 ه. ق. در این قصبه بوده است و ابنیۀ باستانی به صورت خرابه در آن دیده میشود. قصبۀ ساروق یکی دیگر از قراء مهم فراهان است که دارای 2500 تن سکنه است و حمداﷲ مستوفی نسبت بنای آن را به شاه طهمورث میدهد. سابقاً بسیار آباد و کرسی ولایت و مرکز حکمرانی بوده است. چند بقعه به نام 72 تن از قرن هفتم هجری در این قصبه ملاحظه میگردد. قالیچه های مرغوبی در این قصبه بافته میشود. دیگر از قراء قدیمی فراهان زلف آباد است که روزگاری شهر مهم و پرجمعیتی بوده است. قصبۀ فرمهین در مرکز دهستان فراهان واقع و فعلاً مرکز بخش است. قراء مهم دیگر فراهان عبارتند از نظام آباد، مرزجران، تلخ آب، فشک، یاستر، مشهدزلف آباد، فارسیجان، مشهدالکوبه، میغان. به واسطۀ مسطح بودن اراضی در فصل خشکی به اکثر قراء فراهان اتومبیل میتوان برد. فعلاً همه روزه بین فرمهین مرکز فراهان و شهر اراک اتومبیل رفت وآمد مینماید. کویر نمک میغان در قسمت جنوبی دهستان فراهان واقع است و قراء نزدیک به کویر به واسطۀ مجاورت با کویر دارای هوای ناسالم و آب شورند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
نام یکی از دهستانهای بخش فرمهین شهرستان اراک است. این دهستان در شمال شهر اراک و کویر نمک میغان واقع و هوای آن سرد و سالم و آب کلیۀ قراء آن از قنوات است که طول اکثر آنهابه 6هزار گز میرسد. فراهان از سه قسمت به نام بالا وپائین و سادات تشکیل میگردد. جمع قراء دهستان فراهان 129 قریه و دارای 61هزار تن سکنه است. محصولاتش غلات، بنشن و میوه جات است. گله داری یکی از کارهای عمده سکنۀ بخش و پوست برۀ این حدود به خوبی معروف است وخریدار زیاد دارد. صنایع دستی زنان این دهستان قالی و قالیچه بافی با نقشه است. قراء مهم دهستان عبارتند از هزاوه که یکی از قراء خوش آب وهوای فراهان سادات بوده مولد مردان بزرگی مانند امیرکبیر، میرزا بزرگ فراهانی و میرزا ابوالقاسم قائم مقام است و فعلاً در حدود هفتصد تن سکنه دارد. جلوس اباقاخان بن هلاکوخان بعداز پدر در تاریخ 13 رمضان 663 هَ. ق. در این قصبه بوده است و ابنیۀ باستانی به صورت خرابه در آن دیده میشود. قصبۀ ساروق یکی دیگر از قراء مهم فراهان است که دارای 2500 تن سکنه است و حمداﷲ مستوفی نسبت بنای آن را به شاه طهمورث میدهد. سابقاً بسیار آباد و کرسی ولایت و مرکز حکمرانی بوده است. چند بقعه به نام 72 تن از قرن هفتم هجری در این قصبه ملاحظه میگردد. قالیچه های مرغوبی در این قصبه بافته میشود. دیگر از قراء قدیمی فراهان زلف آباد است که روزگاری شهر مهم و پرجمعیتی بوده است. قصبۀ فرمهین در مرکز دهستان فراهان واقع و فعلاً مرکز بخش است. قراء مهم دیگر فراهان عبارتند از نظام آباد، مرزجران، تلخ آب، فشک، یاستر، مشهدزلف آباد، فارسیجان، مشهدالکوبه، میغان. به واسطۀ مسطح بودن اراضی در فصل خشکی به اکثر قراء فراهان اتومبیل میتوان برد. فعلاً همه روزه بین فرمهین مرکز فراهان و شهر اراک اتومبیل رفت وآمد مینماید. کویر نمک میغان در قسمت جنوبی دهستان فراهان واقع است و قراء نزدیک به کویر به واسطۀ مجاورت با کویر دارای هوای ناسالم و آب شورند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
قلعه ای بود بر کوهی که محاذی طارمین است بر پنج فرسنگ سلطانیه بجانب شرقی است و کمابیش پنجاه پاره دیه از توابع آن بود و تمامت در فترت مغول خراب شده بود. (نزهه القلوب چ لیدن ص 64). نام قلعه ای بود بر قلۀ کوهی از کوه های دیلم مشرف بر اراضی صحرای قزوین و ابهر و زنگان در کمال متانت و حصانت و رفعت مشتمل بر دو طبقه چنانکه اگر طبقۀسفلی مسخر شود طبقۀ علیا که قلۀ آن قلعه است خود به منزلۀ حصن حصین خواهد بود که استخلاص آن مشکل دست دهد، از آن به این اسم موسوم شده است. (آنندراج)
قلعه ای بود بر کوهی که محاذی طارمین است بر پنج فرسنگ سلطانیه بجانب شرقی است و کمابیش پنجاه پاره دیه از توابع آن بود و تمامت در فترت مغول خراب شده بود. (نزهه القلوب چ لیدن ص 64). نام قلعه ای بود بر قلۀ کوهی از کوه های دیلم مشرف بر اراضی صحرای قزوین و ابهر و زنگان در کمال متانت و حصانت و رفعت مشتمل بر دو طبقه چنانکه اگر طبقۀسفلی مسخر شود طبقۀ علیا که قلۀ آن قلعه است خود به منزلۀ حصن حصین خواهد بود که استخلاص آن مشکل دست دهد، از آن به این اسم موسوم شده است. (آنندراج)
شهرستان سراوان یکی از شهرستان های استان هشتم و محدود است از شمال و خاور و جنوب خاوری به مرزپاکستان، از طرف جنوب و باختر به شهرستان ایرانشهر، از شمال باختری به شهرستان زاهدان. این شهرستان چهار بخش بشرح زیر دارد: 1- بخش حومه: شامل 4 دهستان و88 آبادی و جمعیت آن 22000 تن است. 2- بخش سوران: شامل 5 دهستان و 48 آبادی و جمعیت آن 9500 تن است. 3- بخش جالق: شامل یک دهستان و 20 آبادی و جمعیت آن 12500 تن است. 4- بخش زابلی: شامل یک دهستان و 28 آبادی و جمعیت آن 4000 تن است. بنابر آمار فوق شهرستان سراوان از 4 بخش و یازده دهستان و 184 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده و جمعیت آن 48 هزار تن است. یکی ازبخشهای چهارگانه شهرستان سراوان که قسمت مرکزی آن بشرح زیر است: از شمال به بخش جالق و از خاور و جنوب خاوری به مرز پاکستان و از طرف جنوب و جنوب خاوری به بخش سیب سوران و از طرف باختر به بخش خاش از شهرستان زاهدان محدود است. منطقۀ این بخش از دو قسمت تشکیل میشود: قسمت اول کوهستانی که همان دهستان بم پشت است که تمام آبادیهای آن در دره های کوهستانی واقع شده است. قسمت دوم دهستانهای اسفندک و حومه است که در جلگه واقع شده است. رودخانه های این بخش آب دائم ندارد و بزرگترین رود آن رود ماشکید است که از بخش سیب سوران سرچشمه گرفته پس از عبور از شمال دهستان بم پشت وارد خاک پاکستان میشود. بخش مرکزی شهرستان سراوان از چهار دهستان بشرح زیر تشکیل میشود: دهستان حومه دارای 10000 تن جمعیت و 28 آبادی است. دهستان کوهک دارای 1000 تن جمعیت و 3 آبادی است. دهستان اسفندک دارای 500 تن جمعیت و 4 آبادی است. دهستان بم پشت دارای 5500تن جمعیت و 52 آبادی است. مرکز بخش دارای 2000 تن جمعیت و یک آبادی است. بنابر آمار فوق این بخش از چهار دهستان و 88 آبادی کوچک و بزرگ تشکیل شده و جمعیت آن 19000 تن است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
شهرستان سراوان یکی از شهرستان های استان هشتم و محدود است از شمال و خاور و جنوب خاوری به مرزپاکستان، از طرف جنوب و باختر به شهرستان ایرانشهر، از شمال باختری به شهرستان زاهدان. این شهرستان چهار بخش بشرح زیر دارد: 1- بخش حومه: شامل 4 دهستان و88 آبادی و جمعیت آن 22000 تن است. 2- بخش سوران: شامل 5 دهستان و 48 آبادی و جمعیت آن 9500 تن است. 3- بخش جالق: شامل یک دهستان و 20 آبادی و جمعیت آن 12500 تن است. 4- بخش زابلی: شامل یک دهستان و 28 آبادی و جمعیت آن 4000 تن است. بنابر آمار فوق شهرستان سراوان از 4 بخش و یازده دهستان و 184 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده و جمعیت آن 48 هزار تن است. یکی ازبخشهای چهارگانه شهرستان سراوان که قسمت مرکزی آن بشرح زیر است: از شمال به بخش جالق و از خاور و جنوب خاوری به مرز پاکستان و از طرف جنوب و جنوب خاوری به بخش سیب سوران و از طرف باختر به بخش خاش از شهرستان زاهدان محدود است. منطقۀ این بخش از دو قسمت تشکیل میشود: قسمت اول کوهستانی که همان دهستان بم پشت است که تمام آبادیهای آن در دره های کوهستانی واقع شده است. قسمت دوم دهستانهای اسفندک و حومه است که در جلگه واقع شده است. رودخانه های این بخش آب دائم ندارد و بزرگترین رود آن رود ماشکید است که از بخش سیب سوران سرچشمه گرفته پس از عبور از شمال دهستان بم پشت وارد خاک پاکستان میشود. بخش مرکزی شهرستان سراوان از چهار دهستان بشرح زیر تشکیل میشود: دهستان حومه دارای 10000 تن جمعیت و 28 آبادی است. دهستان کوهک دارای 1000 تن جمعیت و 3 آبادی است. دهستان اسفندک دارای 500 تن جمعیت و 4 آبادی است. دهستان بم پشت دارای 5500تن جمعیت و 52 آبادی است. مرکز بخش دارای 2000 تن جمعیت و یک آبادی است. بنابر آمار فوق این بخش از چهار دهستان و 88 آبادی کوچک و بزرگ تشکیل شده و جمعیت آن 19000 تن است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
قصبۀ مرکز دهستان بخش حومه شهرستان فردوس. دارای 3246 تن سکنه است. آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات، زعفران، پنبه، زیره و باغات و ابریشم است. شغل اهالی زراعت و گله داری و قالیچه بافی است. مزارع انجیربر، زاهد جلال، کلاتۀ محمد عبدالله ، کلاتۀ یوسف شاه ولی، کلاتۀموسی جزء این قصبه است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9). نام جائی است در خراسان. (برهان) (آنندراج)
قصبۀ مرکز دهستان بخش حومه شهرستان فردوس. دارای 3246 تن سکنه است. آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات، زعفران، پنبه، زیره و باغات و ابریشم است. شغل اهالی زراعت و گله داری و قالیچه بافی است. مزارع انجیربر، زاهد جلال، کلاتۀ محمد عبدالله ، کلاتۀ یوسف شاه ولی، کلاتۀموسی جزء این قصبه است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9). نام جائی است در خراسان. (برهان) (آنندراج)
خوانندگی وگویندگی. (برهان) (آنندراج). سراینده: چو بلبل سرایان چو گل تازه روی زشوخی درافکنده غلغل به کوی. سعدی. ، نغمه سرائی کنان. (برهان) (آنندراج). در حال سراییدن: به مسجد درآمد سرایان و مست می اندر سر و ساتگینی بدست. سعدی
خوانندگی وگویندگی. (برهان) (آنندراج). سَراینده: چو بلبل سرایان چو گل تازه روی زشوخی درافکنده غلغل به کوی. سعدی. ، نغمه سرائی کنان. (برهان) (آنندراج). در حال سَراییدن: به مسجد درآمد سرایان و مست می اندر سر و ساتگینی بدست. سعدی
هنگام سحر. الف و نون در این زائد است چنانکه در روزگاران و بهاران. (غیاث). سحرگاه. بوقت سحر: دهقان بسحرگاهان کز خانه بیاید نه هیچ بیارامد و نه هیچ بپاید. منوچهری. بسحرگاهان ناگاهان آواز کلنگ راست چون غیو کشد صفدر در کردوسی. منوچهری. نشابور چون شما بسیار دیده است و مردم این بقعت را سلاح، دعای سحرگاهان است. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 563). بسان پرستاره آسمان گردد سحرگاهان ز سبزه آبدار و سرخ گل وز لاله بستانها. ناصرخسرو. مگر تخت سلیمانست کز دریا سحرگاهان نباشد زی که و هامون مگر بر باد جولانش. ناصرخسرو. مشرق نبود صبح سحرگاهان رخشان بسان طارم زریون است. ناصرخسرو. سحرگاهان که از می مست گشتم بمستی بر در باغی گذشتم. نظامی. سحرگاهان که مخمور شبانه گرفتم باده با چنگ و چغانه. حافظ. گفتم ای شام غریبان طرۀ شبرنگ تو در سحرگاهان حذر کن چون بنالد این غریب. حافظ
هنگام سحر. الف و نون در این زائد است چنانکه در روزگاران و بهاران. (غیاث). سحرگاه. بوقت سحر: دهقان بسحرگاهان کز خانه بیاید نه هیچ بیارامد و نه هیچ بپاید. منوچهری. بسحرگاهان ناگاهان آواز کلنگ راست چون غیو کشد صفدر در کردوسی. منوچهری. نشابور چون شما بسیار دیده است و مردم این بقعت را سلاح، دعای سحرگاهان است. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 563). بسان پرستاره آسمان گردد سحرگاهان ز سبزه آبدار و سرخ گل وز لاله بستانها. ناصرخسرو. مگر تخت سلیمانست کز دریا سحرگاهان نباشد زی کُه و هامون مگر بر باد جولانش. ناصرخسرو. مشرق نبود صبح سحرگاهان رخشان بسان طارم زریون است. ناصرخسرو. سحرگاهان که از می مست گشتم بمستی بر در باغی گذشتم. نظامی. سحرگاهان که مخمور شبانه گرفتم باده با چنگ و چغانه. حافظ. گفتم ای شام غریبان طرۀ شبرنگ تو در سحرگاهان حذر کن چون بنالد این غریب. حافظ
عمامه و دستار و شمله و علاقۀ دستار و مغفر. (برهان) (صحاح الفرس) : من آن نیم که دهم آبروی خویش به باد برای درهم و دینار و طاق و سرپایان. شمس فخری (از انجمن آرا). ، خود آهن و کلاه زره. (برهان). کلاهی را گویند که در روز جنگ در زیر خود و ترک پوشند. (انجمن آرای ناصری) : نه زآهن درع بایستی نه دلدل نه سرپایانش بایستی نه مغفر. دقیقی. ، هر چیز نرمی که در زیر کلاه خود و کلاه زره دوزند تا سر را آزار نکند، ازار که فوته و لنگوته و شلوار باشد. (برهان)
عمامه و دستار و شمله و علاقۀ دستار و مغفر. (برهان) (صحاح الفرس) : من آن نیم که دهم آبروی خویش به باد برای درهم و دینار و طاق و سرپایان. شمس فخری (از انجمن آرا). ، خود آهن و کلاه زره. (برهان). کلاهی را گویند که در روز جنگ در زیر خود و ترک پوشند. (انجمن آرای ناصری) : نه زآهن درع بایستی نه دلدل نه سرپایانش بایستی نه مغفر. دقیقی. ، هر چیز نرمی که در زیر کلاه خود و کلاه زره دوزند تا سر را آزار نکند، ازار که فوته و لنگوته و شلوار باشد. (برهان)
دهی از دهستان پائین شهر بخش میناب شهرستان بندرعباس و دارای 750 تن سکنه است. آب آن از رودخانه تأمین می شود. محصول آن خرما است. مزارع جلال آباد، محمدشاهی و دلالان جزء این ده است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
دهی از دهستان پائین شهر بخش میناب شهرستان بندرعباس و دارای 750 تن سکنه است. آب آن از رودخانه تأمین می شود. محصول آن خرما است. مزارع جلال آباد، محمدشاهی و دلالان جزء این ده است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
نام یکی از دهستانهای چهارگانه بخش بوانات و سرچهان شهرستان آبادۀ پائین. آب مشروب و زراعتی از چشمه و قنات است. محصولاتش عبارتند از غلات، حبوب و میوه جات. از 26 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده و دارای 3700 تن سکنه میباشد. و قراء مهم آن عبارتند از توجردی، حامی، چنارناز، کره حسین آباد، کرخنگان، فویه، خوانسار و برازجان. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7)
نام یکی از دهستانهای چهارگانه بخش بوانات و سرچهان شهرستان آبادۀ پائین. آب مشروب و زراعتی از چشمه و قنات است. محصولاتش عبارتند از غلات، حبوب و میوه جات. از 26 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده و دارای 3700 تن سکنه میباشد. و قراء مهم آن عبارتند از توجردی، حامی، چنارناز، کره حسین آباد، کرخنگان، فویه، خوانسار و برازجان. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7)