جدول جو
جدول جو

معنی سرپسی - جستجوی لغت در جدول جو

سرپسی
پس گردنی
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سپسی
تصویر سپسی
عقب افتادگی، واپس ماندگی، برای مثال به فضل کوش و بدو جوی آب روی از آنک / به مال نیست به فضل است پیشی و سپسی (ناصرخسرو - ۳۶۲)
فرهنگ فارسی عمید
(سَ)
جماع. (غیاث). رجوع به سرپائی شود
لغت نامه دهخدا
(سَ رَ)
منسوب است به سرخس که شهر قدیمی است به خراسان. (الانساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا
(سَ رَ)
متوفای 1230 هجری قمری / 1815 میلادی، محمدحسن بن محمدمعصوم. از مردم قزوین بود که در کربلا پرورش یافت و در آنجا تحصیل کردو آنگاه بشیراز آمد و در آن شهر سکونت گزید و هم درآنجا درگذشت. از مجتهدان بنام فرقۀ امامی بود که در اصول مهارت داشت. او راست: مصابیح الهدایه فی شرح البدایه از حر العاملی در فقه. تنقیح المقاصد الاصولیه در اصول فقه. کشف الغطاء. و رساله هایی دیگر. (از اعلام زرکلی ج 3 ص 887). رجوع به روضات الجنات 2:15 شود
لغت نامه دهخدا
(سِ پَ)
واپس ماندگی. عقب ماندگی:
بفضل کوش و بدو جوی آبروی از آنک
بمال نیست بفضل است پیشی و سپسی.
ناصرخسرو.
پندارد هر چه نام پیشی بر او افتد ونام سپسی بر دیگری افتد. (جامع الحکمتین ص 243)
لغت نامه دهخدا
(سَ)
سرپا زدن که بهندی هوگر گویند. (غیاث) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از سپسی
تصویر سپسی
عقب ماندگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آبسرپسیون
تصویر آبسرپسیون
فرانسوی آشام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سپسی
تصویر سپسی
((س پَ))
تأخر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سپسی
تصویر سپسی
تاخر
فرهنگ واژه فارسی سره
از توابع دهستان رامسر تنکابن، روی تپه
فرهنگ گویش مازندرانی
نوعی بذر گندم آبی با دانه های درشت و مرغوب
فرهنگ گویش مازندرانی
پارچه ای که به روی سر گذارند و بار بر آن نهند
فرهنگ گویش مازندرانی
سرسی
فرهنگ گویش مازندرانی