جدول جو
جدول جو

معنی سرنبشت - جستجوی لغت در جدول جو

سرنبشت
(سَ نِ بِ)
سرنوشت. (آنندراج). حکم ازلی. (شرفنامه). تقدیر:
از این دو برون نیستش سرنبشت
اگر دوزخ جاودان گر بهشت.
اسدی.
گزارنده پیر کیانی سرشت
گزارش چنین کرد از آن سرنبشت.
نظامی.
ربیع از ربیعی نماید سرشت
تموز از تموز آورد سرنبشت.
نظامی.
مرا زین قصر بیرون گر بهشت است
نباید رفت اگرچه سرنبشت است.
نظامی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سرانگشت
تصویر سرانگشت
نک انگشت، نوک انگشت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سرگذشت
تصویر سرگذشت
آنچه بر کسی گذشته، حادثه ای که برای کسی رخ داده، شرح حال، برای مثال بپرسیدشان کاندر این ساده دشت / چه دارید از افسانه ها سرگذشت (نظامی۶ - ۱۱۱۳)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سرنوشت
تصویر سرنوشت
آنچه از روز ازل برای انسان مقدر شده، بخت، طالع
فرهنگ فارسی عمید
(سَ نِ وِ)
حکم ازل و قضای ازل یعنی آنچه در روز ازل تقدیر شده باشد. (برهان) (آنندراج). قضا. قدر. نوشته:
از این دو برون نیستش سرنوشت
اگر دوزخ جاودان گر بهشت.
اسدی.
کیست کز سرنوشت طالع من
سرگذشتی به داور اندازد.
خاقانی.
نبینم جزآن چاره ای در سرشت
که سر برنگردانم از سرنوشت.
نظامی.
عیبم مکن به رندی و بدنامی ای حکیم
این بود سرنوشت ز دیوان قسمتم.
حافظ.
مرا از ازل عشق شد سرنوشت
قضای نوشته نشاید سترد.
حافظ.
محراب یهود اگر سرشت است
او راچه گنه که سرنوشت است.
امیر حسینی.
، آنچه بر گوشۀ کمان نویسند و آن بیشتر نام کمانگر میباشد. (آنندراج) :
نگاه گوشۀ ابرو خداشناسم کرد
بنام صاحب کار است سرنوشت کمان.
حسن بیک رفیع (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از سرنوشت
تصویر سرنوشت
قضا، قدر، نوشته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرگذشت
تصویر سرگذشت
واقعه و احوال، ماجرا
فرهنگ لغت هوشیار
گیاهی است از تیره زنجبیلیها که دارای ساقه زیرزمینی دراز و باریک است. میوه اش کپسولی و دارای دانه های معطر است. این گیاه مانند دیگر گیاهان تیره زنجبیلیها در منطقه هند و مالزی میروید و در تداوی بعنوان مقوی و باد شکن و در تهیه برخی لیکورها مصرف میشود زنجبیل بیابانی امامون دشتی عرق الکافور. توضیح: در برخی کتب تاج الملوک زرد رومی را که بنام) انتله سودا (نیز نامیده میشود مرادف زرنباد گرفته اند. یا زرنباد چینی جدوار ختایی (جدوار)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرگذشت
تصویر سرگذشت
((سَ گُ ذَ))
رویداد، واقعه، شرح حال
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سرنوشت
تصویر سرنوشت
((~. نِ وِ))
تقدیر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سرگذشت
تصویر سرگذشت
شرح حال، حکایت، احوال
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سرنوشت
تصویر سرنوشت
قضا و قدر، قسمت، تقدیر
فرهنگ واژه فارسی سره
اقبال، بخت، تقدیر، طالع، قدر، قسمت، قضا، مقدر، نصیب، سرگذشت، ماجرا، سرانجام، عاقبت
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از سرنوشت
تصویر سرنوشت
قدرٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از سرنوشت
تصویر سرنوشت
Destiny, Fate
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از سرنوشت
تصویر سرنوشت
destin
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از سرنوشت
تصویر سرنوشت
hatima
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از سرنوشت
تصویر سرنوشت
تقدیر
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از سرنوشت
تصویر سرنوشت
ভাগ্য
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از سرنوشت
تصویر سرنوشت
ชะตากรรม , ชะตากรรม
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از سرنوشت
تصویر سرنوشت
運命
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از سرنوشت
تصویر سرنوشت
судьба
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از سرنوشت
تصویر سرنوشت
גורל
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از سرنوشت
تصویر سرنوشت
운명
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از سرنوشت
تصویر سرنوشت
भाग्य
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از سرنوشت
تصویر سرنوشت
bestemming
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از سرنوشت
تصویر سرنوشت
destino
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از سرنوشت
تصویر سرنوشت
destino
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از سرنوشت
تصویر سرنوشت
destino
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از سرنوشت
تصویر سرنوشت
命运
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از سرنوشت
تصویر سرنوشت
przeznaczenie, los
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از سرنوشت
تصویر سرنوشت
доля
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از سرنوشت
تصویر سرنوشت
Schicksal
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از سرنوشت
تصویر سرنوشت
takdir
دیکشنری فارسی به اندونزیایی