جدول جو
جدول جو

معنی سرماریزگی - جستجوی لغت در جدول جو

سرماریزگی
(سَ زَ / زِ)
هوایی باشد متصل و مماس زمین که از غایت سرما فسرده گردد و مانند برفی در نهایت ریزگی و تنکی به زمین بریزد و اکثر در شبهای خنک یا در اول و در آخر روز که سرما بیشتر باشد بهم میرسد. (برهان) (آنندراج) (جهانگیری)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سرماریزه
تصویر سرماریزه
((سَ زَ یا زِ))
دانه های تگرگ ریز
فرهنگ فارسی معین