جدول جو
جدول جو

معنی سرطیط - جستجوی لغت در جدول جو

سرطیط
(سِ)
بسیارخوار کلان لقمه. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(خِ)
پروانه ای که بازوهای آن منقش باشد. (از منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب) (از اقرب الموارد) ، کرگدن، شاخ کرگدن. (دزی ج 1 ص 363)
لغت نامه دهخدا
(قِ)
چیز اندک. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) ، بلا و سختی. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(سِ)
برگماشته، کلان شکم. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(سَ مَ)
شتر درازهیکل. (منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(سُ)
سریطاء. رجوع به این کلمه شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از رطیط
تصویر رطیط
بانگ فریاد، گول، گولی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سریط
تصویر سریط
فرنی خوراکی است با شیر و شکر و آرد برنج
فرهنگ لغت هوشیار