جدول جو
جدول جو

معنی سرتول - جستجوی لغت در جدول جو

سرتول(سَ)
دهی از بخش دهدز شهرستان اهواز. دارای 115 تن سکنه است. آب آن از چشمه و قنات و محصول آن غلات است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(سُ)
زائد استخوان پشت (گرده). (دزی ج 1 ص 645)
لغت نامه دهخدا
(سُ)
گندم خام که هنوز در خوشه باشد. (آنندراج). ستل. (ناظم الاطباء) ، خرد کردن. نرم کردن. له کردن، برشته کردن. (استینگاس)
لغت نامه دهخدا
(سَ تُ)
دهی از دهستان اربعه بالا (علیا) بخش مرکزی شهرستان فیروزآباد. دارای 399 تن سکنه. آب آن از رود خانه فیروزآباد. محصول آن غلات، برنج و انار است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(سَ)
حقد و آن بدگویی و غیبت مردم در خاطر نگاه داشتن است. (برهان). حقد و حسد. (آنندراج) (انجمن آرا) ، طالب فرصت بدی کردن بودن. (برهان)
لغت نامه دهخدا
تصویری از رتول
تصویر رتول
سر زانو، کاسه زانو
فرهنگ لغت هوشیار
سرزنش، شماتت، تاب دادن سر، تکان دادن آرام ماست برای روغن
فرهنگ گویش مازندرانی