جدول جو
جدول جو

معنی سرتخت - جستجوی لغت در جدول جو

سرتخت
(سَ تَ)
دهی از دهستان کاریزنو میانجام بخش تربت جام شهرستان مشهد. دارای 198 تن سکنه. آب از قنات. محصول آن غلات، بنشن. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
سرتخت
کسانی که در نمایش تعزیه بر روی تخت نشسته و به اجرای نقش بپردازندسر
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

قطعه ای آهن یا فولاد سوراخ سوراخ که زرگر تارهای طلا یا نقره را از آن می کشد تا باریک و مفتول شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سرسخت
تصویر سرسخت
جان سخت، پرطاقت، لجوج
فرهنگ فارسی عمید
(سَ سَ)
پرطاقت. پرتوان. آنکه مصیبت را خواه و ناخواه تحمل کند. آنکه در بلاها و مصائب پایداری داشته باشد، سخت مستبد برأی. که تسلیم به رأی دیگران نشود، بی احتیاط. بی پروا. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
(سَ تَ دُ)
دهی از دهستان سنگرۀ بخش الوار شهرستان خرم آباد. دارای 112 تن سکنه است. آب آن از چشمۀ دوراهان. محصول آن غلات، باغات انار، انجیر، لبنیات. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(سَ تَ تَ / تِ)
تخته ای باشد آهنی که در آن سوراخهای بزرگ و کوچک به تفاوت کرده باشند که زرگران از آن تارهای زر و مانند آن بکشند تا باریک و مفتول شود و آن را شفتاهنج هم گویند. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از سرسخت
تصویر سرسخت
پرتوان، پر طاقت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرسخت
تصویر سرسخت
((~. سَ))
لجوج، پرطاقت
فرهنگ فارسی معین
لجوج، کله شق، خیره سر، مقاوم، پرطاقت، پایدار، پرکار، پرتوان، پرطاقت، سخت کوش، بی باک، بی پرده، بی احتیاط
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از سرسخت
تصویر سرسخت
عنيدٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از سرسخت
تصویر سرسخت
Pigheaded, Unyielding
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از سرسخت
تصویر سرسخت
têtu, inflexible
دیکشنری فارسی به فرانسوی
به کبوتری گویند که پرهای کنده شده ی آن دوباره و به طور یک
فرهنگ گویش مازندرانی
منطقه ای شیب دار در درازنوی کردکوی
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از سرسخت
تصویر سرسخت
uparty, niezłomny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از سرسخت
تصویر سرسخت
mgumu, isiyoyeyuka
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از سرسخت
تصویر سرسخت
упрямый , неуступчивый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از سرسخت
تصویر سرسخت
stur, unnachgiebig
دیکشنری فارسی به آلمانی
سرسخت
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از سرسخت
تصویر سرسخت
впертий , непохитний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از سرسخت
تصویر سرسخت
سرسخت
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از سرسخت
تصویر سرسخت
একগুঁয়ে , অবিচল
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از سرسخت
تصویر سرسخت
ดื้อรั้น , แข็งแกร่ง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از سرسخت
تصویر سرسخت
頑固な , 衰退しない
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از سرسخت
تصویر سرسخت
inatçı, yılmaz
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از سرسخت
تصویر سرسخت
固执的 , 不屈的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از سرسخت
تصویر سرسخت
עקשן , עיקש
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از سرسخت
تصویر سرسخت
고집 센 , 굴하지 않는
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از سرسخت
تصویر سرسخت
जिद्दी , अडिग
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از سرسخت
تصویر سرسخت
koppig, onbuigzaam
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از سرسخت
تصویر سرسخت
terco, inflexible
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از سرسخت
تصویر سرسخت
testardo, inflessibile
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از سرسخت
تصویر سرسخت
teimoso, inflexível
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از سرسخت
تصویر سرسخت
keras kepala, teguh
دیکشنری فارسی به اندونزیایی