جدول جو
جدول جو

معنی سرانه - جستجوی لغت در جدول جو

سرانه
یک یک، یکی یکی و از روی سرشماری، باج و خراج که به طریق سرشماری از مردم بگیرند، آنچه علاوه از باج و خراج بگیرند
تصویری از سرانه
تصویر سرانه
فرهنگ فارسی عمید
سرانه
نوعی باج که از هر یک مردم شهری و غیر آن سلطان ستاند
تصویری از سرانه
تصویر سرانه
فرهنگ لغت هوشیار
سرانه
((سَ نَ یا نِ))
یکی یکی، مالیاتی که از هر فرد گیرند
تصویری از سرانه
تصویر سرانه
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کرانه
تصویر کرانه
(دخترانه)
ساحل، کنار، سو، جهت
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از سمانه
تصویر سمانه
(دخترانه)
سمانی بلدرچین
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ترانه
تصویر ترانه
(دخترانه)
زیبا، صاحب جمال، سرود، نغمه، آواز، سخن معمولاً موزون که با موسیقی خوانده می شود
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پسرانه
تصویر پسرانه
درخور و مناسب پسران، به شیوۀ پسران
فرهنگ فارسی عمید
درنده پاره کننده: درانه و دوزان بسر کلک نیابی درانه و دوزان بسر کلک و بنانست (منوچهری)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارانه
تصویر ارانه
گاومیری دام میری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پسرانه
تصویر پسرانه
منسوب و مربوط بپسر مقابل دخترانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پسرانه
تصویر پسرانه
((~. نِ))
منسوب و مربوط به پسر، مقابل دخترانه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پسرانه
تصویر پسرانه
آلاگارسن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رسانه
تصویر رسانه
مدیا
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پسرانه
تصویر پسرانه
Boyishly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
по-мальчишески
دیکشنری فارسی به روسی
ছেলেমানুষি
دیکشنری فارسی به بنگالی
लड़कपन से
دیکشنری فارسی به هندی
בצורה נערית
دیکشنری فارسی به عبری
dengan cara kekanak-kanakan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
อย่างเด็กชาย
دیکشنری فارسی به تایلندی