جدول جو
جدول جو

معنی سرآغچ - جستجوی لغت در جدول جو

سرآغچ
(سَ غُ)
رجوع به سرآغج و سرآغوش و سراگوش شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سراغچ
تصویر سراغچ
پارچه ای که زنان با آن سر و گیسوهای خود را بپوشانند، بافته ای از مروارید با دنبالۀ پارچه ای دراز که بر روی سر قرار می گرفته و گیس ها را می پوشانید، روسری، گیسو پوش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سرغچ
تصویر سرغچ
کاسۀ چوبی
فرهنگ فارسی عمید
(سَ غُ)
سرآغوج. سرآغوش. سراگوش. (حاشیۀ برهان قاطع چ معین). گیسوپوش زنان باشد، و آن کیسه ای است مانند همیان بدرازی سه گز و بر یک سر آن کلاهی باشد وآن چیزی است که از مروارید و زر دوزند به اندام محراب و بر پیشانی گذارند و گیسو را در آن کیسه نهند و بر سر دیگرش مسلسلی بوده و آن را بر زیر بغل راست گذرانیده بر کتف چپ اندازند و در آن تکلفات کنند. (برهان) (جهانگیری). کیسه ای دراز که بر یک سر آن کلاهی وضع کنند و زنان بر سر نهند و گیسو را در آخر کیسه اندازند و بجواهر و طلا مرصع کنند. (رشیدی) :
آن مرغ کش خرام کدام است در چمن
از عنبرش سرآغج و از مشک پیرهن.
دهستانی.
بستند کمرها و گشادند سرآغج
میزان خطا جمله بفرمان تبنگو.
شمس الدین منصور اوزجندی.
بتان از سر سرآغج باز کردند
دگرگون خدمتش را ساز کردند.
نظامی.
ای بی حمیتان اهل سرآغج... (المعارف بهاء ولد چ فروزانفر چ مجلس ص 63) ، دامن دخترکان نارسیده که هندش کوتجی نامند. (شرفنامه) :
گفتی یکی عروس بدیع آمد از حبش
از عنبرش سرآغج و از مشک پیرهن.
؟ (از تاج المآثر)
لغت نامه دهخدا
(سَ غِ)
کاسۀ چوبین. (برهان) (جهانگیری) (آنندراج) :
بگیر جام می از دست ساقی ای سقا
مخور بسان عرب دوغ اشتر از سرغچ.
درویش سقا (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از سرغچ
تصویر سرغچ
کاسه چوبین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرغچ
تصویر سرغچ
((سَ غِ))
کاسه چوبین
فرهنگ فارسی معین