جدول جو
جدول جو

معنی سخنگزار - جستجوی لغت در جدول جو

سخنگزار
سخنگو، ادیب سخن شناس، حاضر جواب حاضر کلام
تصویری از سخنگزار
تصویر سخنگزار
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سخن گزار
تصویر سخن گزار
سخن گزارنده، سخن گو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سمن زار
تصویر سمن زار
جایی که در آن سمن بسیار روید
فرهنگ لغت هوشیار
کسی که همه موهای سرش سفید شده باشد سر سفید، شوره که از آن باروت سازند
فرهنگ لغت هوشیار
نوعی از مجازات که آدمی را تا کمر در خاک نشانند و بر ان سنگ باران کنند بحدی که بمیرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سمنزار
تصویر سمنزار
جایی که در آن گل های یاسمین بسیار روییده باشد، یاسمن زار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خنگسار
تصویر خنگسار
کسی که همه موی های سرش سفیده شده باشد
فرهنگ فارسی معین
((سَ))
محکومی که او را تا کمر در خاک فرو می کردند و آن قدر با سنگ بر سر و رویش می کوفتند تا بمیرد
فرهنگ فارسی معین
مجازاتی که طی آن محکوم را تا کمر در زمین فرو می کنند و به او سنگ می زنند تا بمیرد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سنگار
تصویر سنگار
آق سنقر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سنگار
تصویر سنگار
رفیق و همراه
فرهنگ لغت هوشیار