سخاوه. جود. بخشش کردن: سخاوت تو ندارد در این جهان دریا سیاست تو ندارد بر آسمان بهرام. عنصری. سخاوت تو و رای بلند و طالع طبع نه منقطع نه مخالف، نه منکسف، نه غوی. منوچهری. و سخاوتش چنان بود که بازرگانی را... یک شب شانزده هزار دینار بخشید. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 122). حاتم میان ما بسیاست سمرتر است حاتم تویی اگر بسخاوت چو حاتمی. ناصرخسرو. سخاوت پیشه کن تو از کم و بیش کز آن بیگانگان گردند چون خویش. ناصرخسرو. بس نباشد سخاوت او را زادۀ کوه و دادۀ دریا. مسعودسعد. هر آینه... آن را بنظر بصیرت بیند و سخاوت را با خود آشنا گرداند. (کلیله و دمنه). و بدانچه بداهت خاطر و سخاوت طبع دست دهد قناعت نمایی. (ترجمه تاریخ یمینی). سخاوت زمین است و سرمایه زرع بده کاصل خالی نماند ز فرع. سعدی. مشورت با زنان تباه است و سخاوت بامفسدان گناه. (سعدی)
سخاوه. جود. بخشش کردن: سخاوت تو ندارد در این جهان دریا سیاست تو ندارد بر آسمان بهرام. عنصری. سخاوت تو و رای بلند و طالع طبع نه منقطع نه مخالف، نه منکسف، نه غوی. منوچهری. و سخاوتش چنان بود که بازرگانی را... یک شب شانزده هزار دینار بخشید. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 122). حاتم میان ما بسیاست سمرتر است حاتم تویی اگر بسخاوت چو حاتمی. ناصرخسرو. سخاوت پیشه کن تو از کم و بیش کز آن بیگانگان گردند چون خویش. ناصرخسرو. بس نباشد سخاوت او را زادۀ کوه و دادۀ دریا. مسعودسعد. هر آینه... آن را بنظر بصیرت بیند و سخاوت را با خود آشنا گرداند. (کلیله و دمنه). و بدانچه بداهت خاطر و سخاوت طبع دست دهد قناعت نمایی. (ترجمه تاریخ یمینی). سخاوت زمین است و سرمایه زرع بده کَاصل خالی نماند ز فرع. سعدی. مشورت با زنان تباه است و سخاوت بامفسدان گناه. (سعدی)
علی بن محمد بن عبدالصمد بن عبدالاحد بن عبدالغالب همدانی ملقب به علم الدین سخاوی مصری نحوی مقری. در قاهره شاگرد ابومحمد قاسم شاطبی مقری بود و علم قراآت و نحو ولغت را نزد او آموخت، از ابوالجود غیاث بن فارس بن مکی مقری ادب فرا گرفت و در اسکندریه از سلفی و ابن عوف و بمصر از بوصیری و ابن یاسین. سپس به شهر دمشق شدو بدانجا سرآمد علماء وقت گردید، و مردمان را در حق او اعتقادی عظیم بود. ابن خلکان او را در دمشق دیده است. وفات او بدمشق در جمادی الاّخر سال 643 هجری قمریاست و گویند هنگام وفات به ابیات ذیل ترنم میکرد: قالوا غداناتی دیار الحمی و ینزل الرکب بمغناهم و کل من کان محبالهم اصبح مسروراً بلقیاهم قلت قلی ذنب فما حیلتی بأی ّ وجه اتلقاهم قالوا اء لیس العفو من شأنهم لاسیما عمن ترجاهم. و مولد او در شهر سخا در غربیه از اعمال مصر بسال 558 بود. و قیاس در نسبت به سخا، سخوی است لکن مشهور سخاوی است. او راست: هدایه المرتاب و غایه الحفاظو الطلاب. منظومه فی متشابه کلمات القرآن مرتبه علی حروف: 1- مرتبه علی حروف معجم. 2- شرح مفصل. 3- سفرالسعاده. 4- شرح الشاطبیه. 5- ’الکوکب الوقاده’ فی اصول الدین. 6- الجواهر المکلله فی حدیث. (الاعلام زرکلی ج 2 ص 694). رجوع به معجم المطبوعات و روضات الجنات ص 492 و عیون الانباء شود
علی بن محمد بن عبدالصمد بن عبدالاحد بن عبدالغالب همدانی ملقب به علم الدین سخاوی مصری نحوی مقری. در قاهره شاگرد ابومحمد قاسم شاطبی مقری بود و علم قراآت و نحو ولغت را نزد او آموخت، از ابوالجود غیاث بن فارس بن مکی مقری ادب فرا گرفت و در اسکندریه از سلفی و ابن عوف و بمصر از بوصیری و ابن یاسین. سپس به شهر دمشق شدو بدانجا سرآمد علماء وقت گردید، و مردمان را در حق او اعتقادی عظیم بود. ابن خلکان او را در دمشق دیده است. وفات او بدمشق در جمادی الاَّخر سال 643 هجری قمریاست و گویند هنگام وفات به ابیات ذیل ترنم میکرد: قالوا غداناتی دیار الحمی و ینزل الرکب بمغناهم و کل من کان محبالهم اصبح مسروراً بلقیاهم قلت قلی ذنب فما حیلتی بأی ّ وجه اتلقاهم قالوا اء لیس العفو من شأنهم لاسیما عمن ترجاهم. و مولد او در شهر سخا در غربیه از اعمال مصر بسال 558 بود. و قیاس در نسبت به سخا، سخوی است لکن مشهور سخاوی است. او راست: هدایه المرتاب و غایه الحفاظو الطلاب. منظومه فی متشابه کلمات القرآن مرتبه علی حروف: 1- مرتبه علی حروف معجم. 2- شرح مفصل. 3- سفرالسعاده. 4- شرح الشاطبیه. 5- ’الکوکب الوقاده’ فی اصول الدین. 6- الجواهر المکلله فی حدیث. (الاعلام زرکلی ج 2 ص 694). رجوع به معجم المطبوعات و روضات الجنات ص 492 و عیون الانباء شود