سخافت کم عقل بودن، سبک عقل بودن، کم عقلی، سبکی در عقل، ضعف و سبکی در هر چیز ادامه... کم عقل بودن، سبک عقل بودن، کم عقلی، سبکی در عقل، ضعف و سبکی در هر چیز تصویر سخافت فرهنگ فارسی عمید
سخافت (سَ فَ) سبکی عقل و جز آن. (منتهی الارب) (آنندراج). خرد و سست رأی شدن. (المصادر زوزنی). سبکی عقل. خفت عقل. رقت عقل. (یادداشت مؤلف) : به رکاکت عقل و سخافت خرد منسوب گردیم. (سندبادنامه ص 79). رؤس و وجوه ایشان بر سفاهت اراذل و سخافت انذال انکاری نکردند. (ترجمه تاریخ یمینی) ، شلی. شل و شلاتگی. ناپختگی. ناسفتگی. مقابل صفاقت (قرصی). محکمی. سفتگی. پختگی (در جامۀ منسوج). (یادداشت مؤلف) ، لاغری. (منتهی الارب) (آنندراج) ادامه... سبکی عقل و جز آن. (منتهی الارب) (آنندراج). خرد و سست رأی شدن. (المصادر زوزنی). سبکی عقل. خفت عقل. رقت عقل. (یادداشت مؤلف) : به رکاکت عقل و سخافت خرد منسوب گردیم. (سندبادنامه ص 79). رؤس و وجوه ایشان بر سفاهت اراذل و سخافت انذال انکاری نکردند. (ترجمه تاریخ یمینی) ، شلی. شل و شلاتگی. ناپختگی. ناسفتگی. مقابل صفاقت (قرصی). محکمی. سفتگی. پختگی (در جامۀ منسوج). (یادداشت مؤلف) ، لاغری. (منتهی الارب) (آنندراج) لغت نامه دهخدا
سخافت سبکی عقل، کم عقلی، کم خردی، ضعف عقل ادامه... سبکی عقل، کم عقلی، کم خردی، ضعف عقل فرهنگ واژه مترادف متضاد