جدول جو
جدول جو

معنی سحلوت - جستجوی لغت در جدول جو

سحلوت
(سُ)
زن بی باک. (منتهی الارب). زن ماجنه (شوخ چشم بی باک). (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سلوت
تصویر سلوت
خرسندی، شادی، خوشی، فراخی عیش، آرامش خاطر
فرهنگ فارسی عمید
مجمع الجزایر کوچک گینه فرانسه در شمال کاین دارای قدیمترین مؤسسات توبه کاران است
لغت نامه دهخدا
(سُ)
پست کم روغن. (منتهی الارب). پست کم روغن بسیار آب. (اقرب الموارد). رجوع به سحتیت شود، جامۀ کهنه، بیابان نرم خاک. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) ، چیز کم. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(سُ)
زن بی باک در قول و فعل. (ناظم الاطباء). سحلوت وزناً و معنی ً. (آنندراج) (منتهی الارب). و رجوع به سحلوت شود
لغت نامه دهخدا
(مَ)
تراشیده شده و سترده شده. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب). رجوع به حلت شود
لغت نامه دهخدا
(سَلْ وَ)
بیغمی. (غیاث) (دهار) (آنندراج). خرسندی. (دهار) (مهذب الاسماء). سلوه اسم است از تسلی. (منتهی الارب) :
نه ز دولت نظری خواهم داشت
نه ز سلوت اثری خواهم داشت.
خاقانی.
بخوان سلوتم بنشاند و خوان حاجت نبود آنجا
که اشکم چون نمک بود و رخ زرین نمکدانش.
خاقانی.
شد سیاهی دیدۀ دولت سپید
شد سپیدی چهرۀ سلوت سیاه.
خاقانی.
چون دری میکوفت او از سلوتی
عاقبت دریافت روزی خلوتی.
مولوی (مثنوی).
رجوع به سلوه شود، (اصطلاح عرفان و تصوف) سلوت فراغت باشد و به معنی خرسندی است، زیرا هرگاه کسی از چیزی نومید شود خرسند شود و تا هنوز امید باشد خرسند نگردد و چون از نفس سلوت جوید بسوی دوست رود. (مصطلحات العرفاء سجادی ص 224) ، آرام و خوشی. (غیاث) (آنندراج). فراخی. زندگانی. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
تصویری از سلوت
تصویر سلوت
بی غمی، خرسندی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سلوت
تصویر سلوت
((سَ وَ))
شادی، خوشی، آرامش خاطر
فرهنگ فارسی معین
آرامش خاطر، تسلی، خرسندی، شادی، خوشی، شادکامی
فرهنگ واژه مترادف متضاد