جدول جو
جدول جو

معنی سحساح - جستجوی لغت در جدول جو

سحساح
(سَ)
باران سخت ریزان. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) : و این داهیه تا سه عام بر خاص و عام متواتر و ساحیه و سحساح خطوب و خطر بر ساحه و سحسح ایران متقاطر بودی. (درۀ نادره چ شهیدی ص 676)
لغت نامه دهخدا
سحساح
باران تند، چشم گریان
تصویری از سحساح
تصویر سحساح
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(سَ حَ)
چشم بسیار اشک ریزاننده. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). و گفته اند صحیح آن سحاحه است. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(سِ)
جمع واژۀ ساحه، بمعنی گوسپند بسیار فربه. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(سُحْ حا)
ج ساحه. نادر است. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(سَحْ حا)
ریزان. ساحه مؤنث. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(سَ)
هوا. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تصویری از سحاح
تصویر سحاح
ریزان، هوا
فرهنگ لغت هوشیار