جدول جو
جدول جو

معنی سحتیت - جستجوی لغت در جدول جو

سحتیت
(سِ)
پست کم روغن. (منتهی الارب). پست اندک. (اقرب الموارد). رجوع به سحتوت شود
لغت نامه دهخدا
سحتیت
کم روغن
تصویری از سحتیت
تصویر سحتیت
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(سِ)
پست ناآمیخته، آرد سپید، پست کم روغن، غبار بلند رفته. (منتهی الارب) (آنندراج) ، بسیار درشت از هر چیزی. (منتهی الارب) (آنندراج) ، شدید. صلب. و اصل آن سخت فارسی است معرب شده به سختیت تغییر یافته است، باریک از هر چیزی. (المعرب جوالیقی ص 179)
لغت نامه دهخدا
(سُ)
پست کم روغن. (منتهی الارب). پست کم روغن بسیار آب. (اقرب الموارد). رجوع به سحتیت شود، جامۀ کهنه، بیابان نرم خاک. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) ، چیز کم. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(سِ)
مرد پیوسته خاموش. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(سَ)
مال برده شده. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(سَ تی ی)
جامۀ کهنه. (اقرب الموارد) (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
از ریشه پارسی سخت، نازک و باریک، پست ناآمیخته، کم روغن، گرد برخاسته، آرد سپید، درشت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سحیت
تصویر سحیت
سیری ناپذیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سحتی
تصویر سحتی
جامه کهنه
فرهنگ لغت هوشیار
جهت مندی، جهت دار بودن
دیکشنری اردو به فارسی