- سحاقه
- مونث سحاق بسیار ساینده، فرو هشته پستان زن
معنی سحاقه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
باران خاکروب
دراز گشتن کویک
دماغ، پاره ابر، تراشه رندیده
سونش سونش زر و سیم، فرومایه، پوست گندم پوست جو، هیچکاره
مونث سحاح اشک ریز چشم
قطعه ابر، تکه ابر
دزدیده دزد برده
بد دهنی بد زبانی
عضو استوانه شکل گیاه و درخت که بخلاف ریشه در هوا بسمت بالا نمو میکند و حامل شاخه ها و برگها و گلها میباشد
رستخیز، قیامت
شب پره، خاردار از درختان، دیوار بست خانه (ساحت خانه) گرسنگی گاوی (جوع البقر) از بیماری ها
ساینده، کوبنده
شصت و نهمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۵۲ آیه
عضو استوانه شکل گیاه و درخت که به خلاف ریشه در هوا به سمت بالا نمو می کند و حامل شاخه ها و برگ ها و گل ها است، مقابل مقدمه و جلودار، موکب، دنبالۀ لشکر