جدول جو
جدول جو

معنی سترکا - جستجوی لغت در جدول جو

سترکا(سَ تَ)
صمغی است سرخ بسیاهی مایل، و بعضی گویند صمغ درخت روم است و آن درختی است که مقل مکی میوۀ آن است و بعضی دیگر گویند که صمغ درخت زیتون است و آن گرم و خشک است و نزله را نافع میباشد. (برهان) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
سترکا
نوعی گلابی
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سرکا
تصویر سرکا
سرکه، مایعی ترش که بخش اصلی آن اسیداستیک و آب است و از انگور، خرما، انجیر و بعضی میوه های آب دار دیگر به دست می آید و در داروسازی برای حل کردن بعضی داروها به کار می رود
فرهنگ فارسی عمید
(سِ)
سرکه و به زبان عربی خل ّ گویند. (برهان) (آنندراج). سرکه. (رشیدی) :
کسی کو در شکرخانه شکر نوشد به پیمانه
بدین سرکای نه سالش نباید کرد خرسندی.
مولوی (از جهانگیری).
هرکه صفراوی بود سرکا کشد.
مولوی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(سِ تَ رَ)
مردم گیاه بود یعنی درخت واقواق. (اوبهی). یبروح. رجوع به استرک، و اصطرک شود، به استعاره زنان نازاینده که بعربی عقیم است بدان نسبت است. (اوبهی). رجوع به استرک و اصطرک شود
لغت نامه دهخدا
(سِ تُ)
انگشت پنجم چون ازسوی کالوج ابتدای شمار کنند. ابهام. نر انگشت. انگشت نر. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(لَ کَ گُ)
سست و ضعیف شمردن. (منتهی الارب). رکیک شمردن. (زوزنی).
لغت نامه دهخدا
(سِ طَ)
صمغ درخت زیتون و دخان آن تا بمقام ذغال کندر باشد. سرفه را نافعاست. به لغت سریانی میعه یابسه است. (تحفۀ حکیم مؤمن). رجوع به اختیارات بدیعی و الفاظ الادویه شود
لغت نامه دهخدا
(سَ تَ)
حس که جمع آن حواس است. (برهان) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(سُ تُ کِ)
برآشفتن، جلال باشد که در مقابل شکفتن و جمال است. (برهان). به معنی جلال است چه صفات جمال و هر چه در آن قهر و جبر باشد آن را صفات جلال گفته اند. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
لاتینی تازی گشته لبان خاوی از گیاهان، انگم زه (صمغ زیتون) بنژوان، صمغ درخت بنژوان، صمغی که از درخت زیتون گیرند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استرکاک
تصویر استرکاک
بی مایه یافتن ناپسند یافتن سست یافتن
فرهنگ لغت هوشیار
مایعی است با بوی بسیار زننده و طعم بسیار ترش که از اکسید شدن شرابها و نوشابه های الکلی دیگر که غلضت الکلی آنها زیاد نیست به دست می آید. سرکه رنگ کاغذ تورنسل را قرمز میکند بنابرین جسمی اسیدی است که در تجزیه الکتریکی مانند اسیدهای کانی ئیدروژن تولید میکند. جوهر سرکه. اسیدی است که مایع اصلی سرکه است و جزو اسیدهای قوی آلی است و امروزه به طریق مختلف صنعتی نیز آنرا تهیه میکنند اسید استیک. یا سرکه ده ساله. سرکه ای که ده سال از تولید آن گذشته باشد، کینه دیرینه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرکا
تصویر سرکا
((س))
ترشی، سرکه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سترسا
تصویر سترسا
محسوس
فرهنگ واژه فارسی سره
دره ای در آلاشت واقع در منطقه ی سوادکوه
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع دهستان بیرون بشم نوشهر، چوب نیم سوخته
فرهنگ گویش مازندرانی