جدول جو
جدول جو

معنی ستردگی - جستجوی لغت در جدول جو

ستردگی
سترده شدن، یا ستردگی و روشنایی. محاق
تصویری از ستردگی
تصویر ستردگی
فرهنگ لغت هوشیار
ستردگی
پاک شدگی، محوشدگی، سترده بودن
تصویری از ستردگی
تصویر ستردگی
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گستردگی
تصویر گستردگی
Expansiveness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
ความกว้าง
دیکشنری فارسی به تایلندی
বিস্তৃতি
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از سترگی
تصویر سترگی
وقاحت، بی شرمی، لجوجی
فرهنگ لغت هوشیار
ثبات قدم پایداری مقاومت بجد گرفتن کاری را مواظبت کردن، توقف و اهمال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سهندگی
تصویر سهندگی
آلرژی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آزردگی
تصویر آزردگی
صدمه، جراحت، خستگی
فرهنگ لغت هوشیار
پرنده ایست سیاه رنگ ساری سار، یکی از فروع دستگاه شور، سازیست چون کمانچه که با کمان نوازند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خوردگی
تصویر خوردگی
کوچکی، صغیری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سترونی
تصویر سترونی
نازایی عقم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پژردگی
تصویر پژردگی
پژرده شدگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرزدگی
تصویر سرزدگی
پریشانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سردگوی
تصویر سردگوی
کند طبع بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شترنگی
تصویر شترنگی
نان شترنگی، بوب شترنگی
فرهنگ لغت هوشیار