دهی است جزء دهستان لواسان کوچک بخش افجۀ شهرستان تهران واقع در 4000 گزی خاور گلندوک. هوای آن سرد و دارای 207 تن سکنه است. آب آنجا از چشمه سار و رود خانه افجه تأمین میشود. محصول آن غلات. شغل اهالی زراعت. راه آن مالرو است. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
دهی است جزء دهستان لواسان کوچک بخش افجۀ شهرستان تهران واقع در 4000 گزی خاور گلندوَک. هوای آن سرد و دارای 207 تن سکنه است. آب آنجا از چشمه سار و رود خانه افجه تأمین میشود. محصول آن غلات. شغل اهالی زراعت. راه آن مالرو است. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
که سراو بزرگ باشد، کنایه از عظیم الشأن و عالی مرتبه. (برهان) (انجمن آرای ناصری) : چو شدم سربزرگ درگاهش یافتم راه توشه از راهش. نظامی. پسر گفتش آخر بزرگ دهی به سرداری از سربزرگان مهی. سعدی. ، پرزورغالب. خودخواه: در این هم نبردی چو روباه و گرگ تو سرکوچک آیی و من سربزرگ. نظامی. کآن یکی گر سگ است گرگ شود وین بقصد تو سربزرگ شود. اوحدی
که سراو بزرگ باشد، کنایه از عظیم الشأن و عالی مرتبه. (برهان) (انجمن آرای ناصری) : چو شدم سربزرگ درگاهش یافتم راه توشه از راهش. نظامی. پسر گفتش آخر بزرگ دهی به سرداری از سربزرگان مهی. سعدی. ، پرزورغالب. خودخواه: در این هم نبردی چو روباه و گرگ تو سرکوچک آیی و من سربزرگ. نظامی. کآن یکی گر سگ است گرگ شود وین بقصد تو سربزرگ شود. اوحدی