به پاکی یاد کردن خداوند را، سبحان الله گفتن، از نام های خداوند، برای مثال توان در بلاغت به سحبان رسید / نه در کنه بی چون سبحان رسید (سعدی۱ - ۳۵)، دور و پاکیزه ساختن، تنزیه کردن
به پاکی یاد کردن خداوند را، سبحان الله گفتن، از نام های خداوند، برای مِثال توان در بلاغت به سحبان رسید / نه در کنه بی چون سبحان رسید (سعدی۱ - ۳۵)، دور و پاکیزه ساختن، تنزیه کردن
این کلمه در اصل ماسپتان یا مس پتن بوده ودر دورۀ اسلامی ماسپذان نیز می گفتند. این ناحیه در زمان اعراب جزو خوزستان بشمار می رفت. (از ایران باستان ج 3 ص 2547). و رجوع به مادۀ قبل و ماسبدان شود
این کلمه در اصل ماسپتان یا مَس پَتَن بوده ودر دورۀ اسلامی ماسپذان نیز می گفتند. این ناحیه در زمان اعراب جزو خوزستان بشمار می رفت. (از ایران باستان ج 3 ص 2547). و رجوع به مادۀ قبل و ماسبدان شود
سولان، و آن کوهی باشد نزدیک اردبیل. (برهان). کوهی است عظیم و بلند در حوالی اردبیل و بشرافت مشهور و بسیاری از اهل اﷲ در آن کوه عبادت گزیده و ریاضت کشیده اند. (آنندراج). نام کوهی عظیم مشرف به اردبیل از آذربایجان. (معجم البلدان). کوهی است از کوههای آذربایجان دارای 4812 گز ارتفاع، و باآنکه از دوره های تاریخی آتش فشانهایی در این کوه دیده نشده معذلک دهانه های آتش فشانی متعدد و چشمه های آب گرم فراوان در آن موجود است. (از جغرافیای غرب ایران ج 24). کوه سبلان در آذربایجان از جبال مشهور است و بلاد اردبیل و سراه و پیشکین و آباد و ارجاق و خیاو در پای آن کوه افتاده است. کوهی سخت بلند است و از پنجاه فرسنگ دیدارمیدهد، دورش سی فرسنگ باشد و قلۀ او هرگز از برف خالی نبوده و بر آنجا چشمه است اکثر اوقات آب او یخ بسته بود از غلبۀ سرما. و در عجایب المخلوقات از رسول علیه السلام مروی است کسی که بخواند فسبحان اﷲ حین تمسون و حین تصبحون و له الحمد فی السموات و الارض و عیشاً و حین تظهرون یخرج الحی من المیت و یخرج المیت من الحی و یحیی الارض بعد موتها و کذلک تخرجون بعدد، آنچه بخوانند بنویسد خدا برای او حسنات بمقدار برفی که بر کوه سبلان بریزد میدهد. گفتند یا رسول اﷲ سبلان چیست، فرمود کوهی است بین ارمنیه و آذربایجان بر آن چشمه ای است از چشمه های بهشت و در آن قبری است از قبور انبیاء، و در تاریخ مغرب گویند که آن چشمه را آبی در غایت سرد است و در حوالیش چشمه های آب سخت گرمست وسوزان و جاری است. (نزهه القلوب ص 196) : قبلۀ اقبال قلۀ سبلان دان کو ز شرف کعبه دار قطب کمال است. خاقانی. و به برکه همچنین فرشته ای است و بکوهی از ناحیت آن که آن را سبلان گویند همچنین ملکی است. (تاریخ قم ص 89)
سولان، و آن کوهی باشد نزدیک اردبیل. (برهان). کوهی است عظیم و بلند در حوالی اردبیل و بشرافت مشهور و بسیاری از اهل اﷲ در آن کوه عبادت گزیده و ریاضت کشیده اند. (آنندراج). نام کوهی عظیم مشرف به اردبیل از آذربایجان. (معجم البلدان). کوهی است از کوههای آذربایجان دارای 4812 گز ارتفاع، و باآنکه از دوره های تاریخی آتش فشانهایی در این کوه دیده نشده معذلک دهانه های آتش فشانی متعدد و چشمه های آب گرم فراوان در آن موجود است. (از جغرافیای غرب ایران ج 24). کوه سبلان در آذربایجان از جبال مشهور است و بلاد اردبیل و سراه و پیشکین و آباد و ارجاق و خیاو در پای آن کوه افتاده است. کوهی سخت بلند است و از پنجاه فرسنگ دیدارمیدهد، دورش سی فرسنگ باشد و قلۀ او هرگز از برف خالی نبوده و بر آنجا چشمه است اکثر اوقات آب او یخ بسته بود از غلبۀ سرما. و در عجایب المخلوقات از رسول علیه السلام مروی است کسی که بخواند فسبحان اﷲ حین تمسون و حین تصبحون و له الحمد فی السموات و الارض و عیشاً و حین تظهرون یخرج الحی من المیت و یخرج المیت من الحی و یحیی الارض بعد موتها و کذلک تخرجون بعدد، آنچه بخوانند بنویسد خدا برای او حسنات بمقدار برفی که بر کوه سبلان بریزد میدهد. گفتند یا رسول اﷲ سبلان چیست، فرمود کوهی است بین ارمنیه و آذربایجان بر آن چشمه ای است از چشمه های بهشت و در آن قبری است از قبور انبیاء، و در تاریخ مغرب گویند که آن چشمه را آبی در غایت سرد است و در حوالیش چشمه های آب سخت گرمست وسوزان و جاری است. (نزهه القلوب ص 196) : قبلۀ اقبال قلۀ سبلان دان کو ز شرف کعبه دار قطب کمال است. خاقانی. و به برکه همچنین فرشته ای است و بکوهی از ناحیت آن که آن را سبلان گویند همچنین ملکی است. (تاریخ قم ص 89)
دهی است از دهستان حومه بخش اشنویۀ شهرستان ارومیه. در پنجاه هزارگزی شمال اشنویه و پنج هزارگزی شمال باختری راه عمومی نالیوان واقع است. هوای آن سرد و سالم است و 52 تن سکنه دارد. آب آن جا از چشمه تأمین میشود. و محصول آن غلات و توتون و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است از دهستان حومه بخش اشنویۀ شهرستان ارومیه. در پنجاه هزارگزی شمال اشنویه و پنج هزارگزی شمال باختری راه عمومی نالیوان واقع است. هوای آن سرد و سالم است و 52 تن سکنه دارد. آب آن جا از چشمه تأمین میشود. و محصول آن غلات و توتون و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
خاندان و دودمان و سزاوار و مستحق و خبر دادن. (مؤیدالفضلا). چنانکه در کلمه ابدان گفته شد این کلمه مجعول بنظر می آید و محتمل است کلمه ابذان در معنی خبر دادن مصحف ایذان عرب باشد
خاندان و دودمان و سزاوار و مستحق و خبر دادن. (مؤیدالفضلا). چنانکه در کلمه ابدان گفته شد این کلمه مجعول بنظر می آید و محتمل است کلمه ابذان در معنی خبر دادن مصحف ایذان عرب باشد
شهری به جبال. (نخبهالدهر دمشقی، یادداشت به خط مرحوم دهخدا). نام شهری به پیشکوه لرستان در ناحیه طرحان در ساحل راست شط صیمره. سیروان. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). بلاد جبل عبارت از همدان است و ماسبذان که آن سیروان است. (تاریخ قم ص 26). ماسبذان از بلاد جبال بوده و با پشت کوه و ظاهراً محل حسین آباد سابق مطابقت دارد و آن را سیروان هم می گفته اند، (حاشیۀ مجمل التواریخ والقصص ص 337). بلاد پهلویان هفت است: همدان و ماسبذان و قم و ماه بصره و صیمره و ماه کوفه وقرمیسین... (از معجم البلدان ج 6 ص 407). و رجوع به معجم البلدان ج 7 ص 363 و ایران باستان ج 3 ص 2547 شود
شهری به جبال. (نخبهالدهر دمشقی، یادداشت به خط مرحوم دهخدا). نام شهری به پیشکوه لرستان در ناحیه طرحان در ساحل راست شط صیمره. سیروان. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). بلاد جبل عبارت از همدان است و ماسبذان که آن سیروان است. (تاریخ قم ص 26). ماسبذان از بلاد جبال بوده و با پشت کوه و ظاهراً محل حسین آباد سابق مطابقت دارد و آن را سیروان هم می گفته اند، (حاشیۀ مجمل التواریخ والقصص ص 337). بلاد پهلویان هفت است: همدان و ماسبذان و قم و ماه بصره و صیمره و ماه کوفه وقرمیسین... (از معجم البلدان ج 6 ص 407). و رجوع به معجم البلدان ج 7 ص 363 و ایران باستان ج 3 ص 2547 شود