جدول جو
جدول جو

معنی سبدلو - جستجوی لغت در جدول جو

سبدلو
(سَ بَ)
نام یکی از دهستانهای هفتگانه بخش بانۀ شهرستان سقز. این دهستان در شمال خاوری قصبۀ بانه واقع شده، راه شوسۀ بانه به سقز از وسط آن میگذرد. محدود است از شمال و شمال خاوری بدهستان میرده از بخش مرکزی سقز، از جنوب بدهستان پهلوی دژ، از جنوب باختر بدهستان پشت آربابا، از شمال باختر بدهستان شوی. منطقه ای است کوهستانی جنگلی، هوای آن سرد و زمستان بسیار سرد و طولانی است. بلندترین قلۀ کوه دهستان در شمال باختر گردنۀ خان واقع شده و ارتفاع آن از سطح اقیانوس 2700 متر است. ارتفاع قله در شمال دهستان 2368 و ارتفاع گردنۀ خان از سطح دریا 2196 متر است. سرچشمۀ رود خانه بانه از دره های این دهستان سرچشمه می گیرد. محصول عمده آن غلات، توتون، محصولات جنگلی از قبیل مازوج، گزانگبین، کتیرا، زغال چوب است. زبان مادری سکنۀ دهستان کردی است. این دهستان از 11 آبادی کوچک تشکیل شده. سکنۀ آن 1000 تن است. قراء مهم آن بشرح زیر است: سبدلو، بنه خوی، بلوه، مجسه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سبیلو
تصویر سبیلو
مردی که سبیل کلفت دارد، سبیل دار، دارای سبیل
فرهنگ فارسی عمید
(سِ)
سبیل کلفت. سبیل گنده. آنکه بروتی کلان دارد، سبیل دار. در مقابل سبیل تراشیده. کسی که سبیل خود را نتراشد
لغت نامه دهخدا
گلابتون. نخ ابریشم. نخ قند. نخ پرک. (دزی ج 1 ص 631)
لغت نامه دهخدا
(سَیْ یِ)
دهی است از دهستان نازلو بخش حومه شهرستان ارومیه. دارای 220تن سکنه. آب آن از نازلوچای. محصول آنجا غلات، چغندر، حبوبات، کشمش، توتون. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی جوراب بافی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(سَ بَ)
مرکز دهستان سبدلو از بخش بانۀ شهرستان سقز واقع در 10 هزارگزی شمال خاوری بانه کنار شوسۀ بانه به سقز. هوای آن سرد. دارای 140 تن سکنه است. آب آنجا از چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات، توتون، کتیرا و شغل اهالی زراعت، زغال فروشی. راه آن اتومبیل رو است و پاسگاه ژاندارمری دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
تصویری از سبیلو
تصویر سبیلو
سبیل دار درمقابل سبیل تراشیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سبیلو
تصویر سبیلو
((س))
دارای سبیل پرپشت
فرهنگ فارسی معین
سبیل دار
متضاد: ریشو، ریش دار
فرهنگ واژه مترادف متضاد